سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادبستان



دیار عاشقان
عاشق آسمونی
کانون مسجد فاطمیه شهید یه
به سوی فردا
دانشجو
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
در سایه سار ولایت
گل رازقی
معارج
زیباترین اشعار عاشقانه معاصر
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
مــــــــــــــبـــــــلِّــــــــــــغ اســــــــلـــام
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
.عاشق خدا .
منتظر
فتوبلاگ حسین کارگر
بلوچستان
کشکول
آسمون آبی چهاربرج
...تـــــــــــــــــــــــــــــا خــــــــــــــــــــــــــدا
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
وبلاگ شخصی حامد ذوالفقاری
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
برلیان
Mystery
ساده دل تنها
شهرستان بجنورد
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
انتظار
چشمـــه ســـار رحمــت
آقاشیر
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
بهانه
صراط مستقیم
برترین لحظه ها
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
جبهه مقاومت وبیداری اسلامی
بصیرت مطهر
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
دریــــــــای نـــور
Note Heart
تنهای93
سارا احمدی
بی پاتوقی
منادی معرفت
جهاد ادامه دارد...
پیامنمای جامع
دوســــتـانــه
دل نوشته
ماتاآخرایستاده ایم
روستای اصفهانکلاته
هدهد
گیسو کمند
شهادت به روز
ارمغان تنهایی
ردِ پای خط خطی های من
دلتنگ احساس تو
ashura.shia.muharram
کوثر ولایت
ღღتنهاییღღ
شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ
بغض تلخ
قرآن آرامش جان
سرزمین رویا
دل نوشته
*×*عاشقانه ای برای تو*×*
گوناگون
فرمانده آسمانی من
پرستاری 91
* ^ــ^ * تسنیم * ^ــ^ *
مرام و معرفت
شهیدان مظلومند
محمدرضا جعفربگلو
صدای دل...
سربازی در مسیر
سه قدم مانده به....
یامهدی
صوفی نامه
دلفین بلاگ
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
ترخون
کانال اخبار انتخابات مجلس
بیانات و سخنان رهبری
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
در آغوش خدا
mystery
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
ऌ عاشق بی معشوق ऌ
گل خشک
اس ام اس
سلام محب برمحبان حسین (ع)
love
نهِ /دی / هشتاد و هشت
بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
راه زنده،راه عشق
غزلیات محسن نصیری(هامون)
Hunter
دُرُخـــــــــــــــــــــــش
شادِ شاد
به یادتم
روان شناسی
دوستانه
تینا!!!!
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
محبین
خیارج سرای من است
جک و لطیفه
یک عاشقانه ی ساده برای من......
عمو همه چی دان
خــــــــــــــــاطــــــــــــره هـــا
دل نوشته های من
عشـق یـعنی یک پـلاک
بهار عشق
نشریه ی دوستی
ده سال اسارت
اخبار هرمزگان - ایران و جهان
رسم عاشقی
فقط خدا
والفجر8
سکوت عاری از صداست.
تینا
ترنم عشق
منتظران مهدی(عج)
بسیج صالحین
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
حسام الدین شفیعیان
نوری چایی_بیجار
آرمان های انقلاب
بیخیال فردا
نیلوفر مرداب
جایی برای خنده وشادی و تفریح
تنظیم خانواده
فــــــقــــــط خــــــدا
کلاه بافتنی
زنگ تفریح
bakhtiyari20
【∂Đιss ℓσνє ℓ
چالش
گیاهان دارویی
ایثار تا شهادت

          دخترم گریه ی تو  پشت مرا می شکند
      بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
      
      رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
      بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
      
      تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
      که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
      
      باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
      حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
      
      تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
      حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
      
      کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
      که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند
      
      می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
      ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
      
      بس که دنبال علی روی زمین می افتی
      دل جدا سینه جدا شانه جدا می شکند


ارسال شده در توسط سرباز

  "من" کیستم؟

     این‏  رابطه از نظر اهل عرفان از نوع رابطه‏ء دو موجود که در عرض یکدیگر قرار گرفته‏اند ،  مثل رابطه‏ء انسان با افراد اجتماع ، نیست بلکه از نوع رابطه‏ء فرع با اصل ، مجاز  با حقیقت ، و به اصطلاح خود آنها از نوع رابطه‏ء مقید با مطلق است.

درد  عارف ، بر خلاف درد روشنفکر ، انعکاس دردهای بیرونی در خودآگاهی‏ انسان نیست ، بلکه  دردی درونی است ، یعنی دردی است که از نیازی فطری‏ پیدا می‏شود   .

روشنفکر  از نظر اینکه دردش درد اجتماعی است اول آگاه‏ می‏شود و آگاهی‏اش او را دردمند  می‏سازد ، ولی درد عارف از آن نظر که دردی‏ درونی است ، خود درد برای او آگاهی است ، نظیر درد هر بیمار که اعلام‏ طبیعت است بر وجود یک نیاز   .

 حسرتو زاری که در بیماری است  

وقت بیماری همه بیداری است  

هر که او بیدارتر پر دردتر  

هر که او آگاه‏تر رخ زردتر  

پس بدان این اصل  را ای اصلجو  

هر که را درد است او برده است بو  

درد عارف با درد  فیلسوف نیزیکی نیست .عارف و فیلسوف هر دو دردمند حقیقت‏اند ، اما درد فیلسوف درد  دانستن و شناختن حقیقت است و درد عارف درد رسیدن و یکی شدن و محو شدن . درد فیلسوف  او را از سایر فرزندان طبیعت ، از همه‏ء جمادات و نباتات و حیوانات متمایز می‏سازد  در هیچ موجودی در طبیعت درد دانستن و شناختن نیست اما درد عارف درد عشق و جاذبه است، آن چیزی است که نه تنها در حیوان ، که در فرشته نیز که‏ جوهر ذاتش خودآگاهی و  دانستن است وجود ندارد   .

فرشته عشق ندانست چیست  قصه مخوان 

بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

جلوه‏ای کرد رخش دید ملک عشق نداشت

خیمه در مزرعه‏ء آب و گل آدم زد

درد فیلسوف ، اعلام نیازفطرت " دانستن " است که انسان بالفطره می‏خواهد بداند ، و درد عارف اعلام نیاز فطرت عشق است که‏ می‏خواهد پرواز کند و تا حقیقت را به تمام وجود لمس نکرده آرام نمی‏گیرد .

خود از نظرعارف

     از نظر عارف آنچه فیلسوف آن را " من " واقعی انسان می‏شناسد ، " من " واقعی‏ نیست ، روح است ، جان است ، یک تعین است . من واقعی ، خداست . با شکستن این تعین ، انسان خود واقعی خویش را می‏یابد .

محیی الدین عربی در فصوص الحکم ، فص شعیبی ،می‏گوید :

حکما و متکلمین در باره‏ءخودشناسی‏ زیاد سخن گفته‏اند ، اما معرفة النفس از این راهها حاصل نمی‏شود، هر کس‏گمان برد آنچه حکما در باره‏ء خودشناسی دریافته‏اند حقیقت است ، آماس‏ کرده‏ای رافر به پنداشته است .


یکی از پرسش هایی که از شیخ محمود شبستری در مسائل عرفانی شد که منظومه‏ء عرفانی کم نظیرگلشن رازدر پاسخ آنها به وجود آمد ، پرسش از " خود " و " من " بود که چیست ؟

دگر کردی سؤال از من که " من " چیست ؟

مرا از من خبر کنتا که " من " کیست ؟

چو هست مطلق آمد در اسارت

به لفظ " من " کنند از وی عبارت

حقیقت کز تعین شد معین

تو او را در عبارت گفته‏ای " من

من و توعارض ذات وجودیم

مشبکهای مشکوش وجودیم

همه یک نوردان اشباح و ارواح

گه از آیینه پیدا گه ز مصباح

آنگاه سخنان فلاسفه را در مورد روح و " من " و خودشناسی اینچنین‏ انتقاد می‏کند :

و گویی لفظ من در هر عبارت

به سوی روح می‏باشد اشارت

چو کردی پیشوای خود خرد را

نمی‏دانی ز جزء خویش خود را

برو ای خواجه خود را نیک بشناس

که نبود دربهی مانند آماس

من و تو برتر از جان و تن آمد

که این هر دو ز اجزای من آمد

به لفظ من نه انسان است مخصوص

که تا گویی بدان جان است مخصوص

یکی رهبرتر از کون و مکان شو

جهان بگذار و خود در خود جهان شو


مولوی گوید :

ای که در پیکار ، " خود " را باخته

دیگران را توز " خود " نشناخته

تو به هر صورت که آیی بیستی

که منم این و الله آن تو نیستی

یکزمان تنها بمانی تو ز خلق

در غم و اندیشه مانی تا به حلق

این تو کی باشی کهتو آن اوحدی

که خوش و زیبا و سرمست خودی

مرغ خویشی صید خویشی ، دام خویش

صدر خویشی ، فرش خویشی ، بام خویش

گر تو آدمزاده‏ای چون او نشین

جمله‏ء ذرات را در " خود " ببین

پس از نظر عارف روح و جان " من " واقعی نیست ، آگاهی به روح یا جان خودآگاهی نیست ، روح و جان مظهری از خود و از من است ،من واقعی‏ خداست ، هر گاه انسان از خود فانی شد و تعینات را درهم شکست و ندید ، ازروح و جان اثری باقی نماند ، آنگاه که این قطره‏ء جدا شده از دریا به‏ دریا بازگشت و محو شد ، انسان به خودآگاهی واقعی رسیده است ، آن وقت‏ است که انسان خود را درهمه‏ء اشیاء و همه‏ء اشیاء را در خود می‏بیند و تنها آن وقت است که انسان از خودواقعی با خبر می‏شود .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منبع: کتاب انسان در قرآن شهید مطهری صفحه70


ارسال شده در توسط سرباز

در دفتراول«ص29»مولوی مشخصه انسان اگاه ومومن را بیان میکند انسانی که بیدار است ودرد را احساس می کند مانند کسی است که در هنگام بیماری درد را احساس می کند واگر بیماری احساس درد نداشته باشد دلیل بر فلج بودن سلسله اعصاب آن بیمار می باشد نه اینکه درد وجود نداشته باشد.پس این یک اصلی است که هر آنکس در جامعه درد ی را احساس میکند دلیل بر آگاهی و زکاوت و هشیاری او دارد .آنان که دائم به درگاه خدا مینالند و استغاثه میکنند دلیل بر اینست که دردی را احساس میکنند که مردم غافل از احساس آن عاجزند. و به قول حافظ:

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند                   نیاز نیم شبی رفع صد بلا بکند

زملک تا ملکوتش حجاب بردارند               هر آنکه خدمت جام جهان نما بکند

آنان که دلباخته مناجات پروردگارند ، حجاب های گوناگون و حتی حجاب های نور از پیش چشمشان برداشته میشود، پس یکی دیگر از رموز و اسرار شناخت استغاثه و مناجات با خداوند است که انسان را از راههای مخصوص خودش در اینصورت هدایت مینماید.

 حسرت وزاری گه بیماری است                 وقت بیماری همه بیداری است

آن زمان که می شوی، بیمار تو                  می کنی از جرم استغفار تو

می نماید بر تو زشتیِ، گنه                       می کنی، نیّت، که باز آیم به ره

پس یقین گشت اینکه بیماری ترا                می ببخشد هوش وبیداری ترا

پس بدان این اصل را ای اصل جو:            هر که را درد است، او، بردست بو

هرکه او بیدارتر، پردردتر                      هرکه او، آگاهتر، رخ زردتر

گرزجبرش آگهی زاریت کو                     بینش زنجیر حباریت کو

 

در دفتر اول (ص37) درباره گریه کردن انسان به خاطر خوف خدا و اینکه چنین اشکی چه قدر ارزشمند است بیان بسیار زیبایی دارد.دراینجا لازم به ذکر است که در کتب حدیث مانند اصول کافی درباره گریه کردن از خوف پروردگار و گریه بر گناهان بسیار تأکید شده است و امامان معصوم ما نیز در مناجانهایشان گریه های طولانی داشتند و گریه های صادقانه یکی دیگر از اسرار و رموز شناخت میباشد.در همین زمینه شهید آوینی بیان جالب دارد:

"گریه، تجلّی آن اشتیاق بی انتهایی است که روح را به دیار جاودانگی و لقائ خداوند پیوند میدهد و اشک آب رحمتی است که همه تیرگی ها را از سینه می شوید و دل را به عین صفا، که فطرت توحیدی عالم باشد ، اتّصال می بخشد..."

                                                                               شهید آوینی 

هر سیل که از خون جگر خواهد خاست      در وادی عشق راهبر خواهد خاست                                                                               

هر خوشدلی که آن زپندار نشست              بگری که همه به گریه بر خواهد خاست

                                                                                   عطّار

 چون جان ودلم زسیر چون برق شدند         مستغرق او زپای تا فرق شدند                                                                                                    

این فرعونان که در درونم بودند               از بس که گریستم همه غرق شدند

                                                                                  عطّار

  چون خدا خواهد که مان یاری کند                   میل ما را جانب زاری کند

ای خنک چشمی که آن گریان اوست                ای همایون دل که آن بریان اوست

آخر هر گریه آخر خنده ای است                     مرد آخر بین، مبارک بنده ایست

هر کجا آب روان، سبزه بود                          هر کجا اشک روان، رحمت شود

باش چون دولاب نالان چشم تر                      تا زصحن جانت بر روید خُضر


ارسال شده در توسط سرباز

در سوگ نبی محفل شادان؟! هر گز

چرخیدن در شهر چراغان؟! هرگز

گیرم که مصادف است یلدا و عزا

لبخند به لبهای مسلمان؟! هرگز

بلندترین شب سال که هیچ، تمام هستی مان به فدای رسول الله

                                                                                             دکتر میثم احمدی


ارسال شده در توسط سرباز
مدیرمسئول روزنامه کیهان روز دوشنبه بعد از ظهر به دعوت بسیج دانشجویی به دانشگاه تهران رفت تا در جمع دانشجویان به سخنرانی بپردازد، اما این سخنرانی با حاشیه‌های زیادی همراه بود که در زیر می‌خوانیم:
به گزارش ایسنا، حسین شریعتمداری با حضور در مراسمی با عنوان «1811 روز مطالبه یادمان خروش ملت انقلابی علیه فتنه گران» که بعدازظهر روز دوشنبه در دانشکده حقوق دانشگاه تهران از سوی بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شد در ابتدای سخنان خود اظهار کرد: برخی از اسنادی که امروز می‌خواهم به آن اشاره کنم نشان می‌دهد که سران فتنه دست به وطن فروشی زدند. من این اسناد را برای یکی از عوامل فتنه فرستادم. آن‌ها به من گفتند که اجازه نمی‌دهیم این اسناد منتشر شود.

وی خطاب به دانشجویانی که مخالف روی سن آمدنش بودند و شعار «دروغگو حیاکن، دانشگاه رو رها کن» سرمی‌دادند، گفت: یک نمونه از این عوامل فتنه شما هستید.

از سوی دیگر برخی دانشجویان نیز در این جمع هنگام روی سن آمدن شریعتمداری فریاد زدند: «علمدار بصیرت ،‌حاج حسین شریعت».

دانشجویان دیگری شعار دادند: «موسوی زنده‌باد، کروبی پاینده باد»

شریعتمداری هم در پاسخ به این دانشجویان گفت: با زنده باد نمی‌شود مرده را زنده کرد.

وی اظهار کرد: حصر 2 تن از سران فتنه به خاطر این بود که آن‌ها قصد داشتند طرح تکفیری در سوریه را اینجا پیاده کنند و من اسنادش را دارم.

در این هنگام برخی از دانشجویان بار دیگر شعار «دروغگو حیا کن دانشگاه را رها کن» را سردادند.

مدیرمسئول روزنامه کیهان هم در پاسخ به این دانشجویان گفت: شما زمانی شعار «نه غزه نه لبنان را سرمی‌دادید»، چطور شد که در حمایت از مردم مصر موضوع راهپیمایی را مطرح کردید؟

وی با بیان این‌که «مگر کسی می‌تواند پیغام عبدالمالک ریگی در حمایت از سران فتنه را منکر شود؟» گفت: این پیغام توسط VOA که بت بعضی‌هاست منتشر شده است.

دانشجویان معترض به سخنان شریعتمداری شعار دادند: «کیهان ،‌اسرائیل پیوندتان مبارک»

شریعتمداری نیز در پاسخ به آن‌ها گفت: البته پیوند آقای خاتمی با پدرجد VOA یعنی جرج سورس است حال از من شکایت کردند و گفتند چرا این موضوع را مطرح کردی؟ ما مدتی است که دنبال تشکیل دادگاه در این‌باره هستیم، اما آن‌ها طفره می‌روند. همچنین در مورد این‌که شعار کیهان، اسرائیل پیوندتان مبارک را سردادید باید بگویم که من خوشحالم که شما حتی یک بار هم که شما به اسرائیل بد بگویید و این واقعا جای جشن و سرور دارد.

وی خطاب به دانشجویان معترض به سخنانش گفت: شما برادران و خواهران من هستید، اما متاسفم که فریب خوردید، البته از کسانی که شما را به اینجا فرستادند تشکر می‌کنم، چون آن‌چه می‌خواستم به صورت سند و تئوری مطرح کنم عملا نشان دادم.

برخی دیگر از دانشجویان شعار «مرگ بر فتنه گر» را سردادند.

اما شریعتمداری خطاب به دانشجویان معترض ادامه داد: به آن‌هایی که شما را فرستادند بگویید محال است بتوانیم مانع از افشای اسناد وطن‌ فروشی شما شویم. حال اگر واقعا از انتشار این اسناد نگران نیستید اجازه دهید من اندکی از این بسیارها را فاش کنم.

دانشجویان موافق با این سخنان شعار «حاج حسین افشا کن» را سردادند و مدیرمسئول کیهان ادامه داد: این اسناد نشان می‌دهد که حتی تحریم‌ها را سران فتنه به آمریکا پیشنهاد می‌کنند. اسناد را که نمی‌توانید جابجا کنید.

در این هنگام دانشجویان معترض به هوکردن پرداختند و شریعتمداری نیز گفت: ما بیدی نیستیم که با این بادها بلرزیم.

وی ادامه داد: به شما برادران و خواهران خودم نمی‌گویم، بلکه به سران فتنه می‌گویم که اگر حزب‌الله نبود الان باید چکمه‌های نتانیاهو را واکس می‌زدید؛ اگرچه پیش از این آن را فرچه کشیدید.

در این هنگام دانشجویان شعار «مرگ بر اسرائیل» را سردادند و برخی نیز خروج شریعتمداری از سالن به عنوان منبع آشوب را خواستار شدند. با این حال شریعتمداری ادامه داد: یک شب قبل از انتخابات سال 88 آقای مایکل لوین در مصاحبه با خبرنگار نیویورک تایمز می‌گوید فردا در ایران انتخابات نخواهد بود، بلکه یک انقلاب رنگی کلید می‌خورد.

دانشجویان معترض به حضور شریعتمداری در دانشگاه تهران شعار «مرگ بر اسلام طالبانی» را سردادند و مدیرمسئول کیهان گفت: وقتی من شما را خطاب قرار می‌دهم درواقع منظورم فتنه‌گران است نه شما دانشجویانی که احیانا فریب خورده‌اید. من به شما بگویم که حیف است مثل سال 88 برای آن‌ها زحمت می‌کشیدند و آخر آن‌ها بگویند جنبش دانشجویی حرف مفت است.

واکنش دانشجویان از سخنان شریعتمداری شعار «دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد» بود و او نیز به افشاگری‌های خود ادامه داد و اظهار کرد:‌ آقای رابرت معاون وزارت خزانه‌داری آمریکا در مصاحبه‌ای می‌گوید تقلبش دروغ است و پیروزی اصلی ما مقابله با جمهوری اسلامی بود که در خاورمیانه عرصه را بر ما تنگ کرده است.

همین دانشجویان شعار دادند: «رای ما یک کلام، نخست وزیر امام» و شریعتمداری خطاب به آن‌ها گفت: شریح قاضی هم قاضی امام علی(ع) بود، ولی حکم قتل امام حسین(ع) را صادر کرد؛ بنابراین از نخست وزیر امام بعید نیست که نمازگزاران عاشورا را سنگ باران کند.

وی ادامه داد: مگر منافقین و عبدالمالک ریگی با شما در ائتلاف نبودند و مگر ملک عبدالله هزینه‌های شما را نداده بود؟

وی در ادامه سخنان خود گفت:‌ کسی که شما زمانی عالیجناب سرخ‌پوش می‌گفتید و حالا زیر علمش سینه می‌زنید به خبرنگار شورای آتلانتیک گفته است برای این‌که ما به نتیجه برسیم بایستی شما در شیپور تقلب بدمید.

شریعتمداری ادامه داد: این اسناد ویکی‌لیکس است اگر قبول ندارید چرا انکارش نمی‌کنید شما وقتی یک سایت علیه‌تان چیزی می‌گوید بر ضدش مطلب می‌نویسید، چرا حال انکار نمی‌کنید، من به شما می‌گویم برای این است که شما در دست آن‌ها گروگانید.

معترضان هم چنان با شعار «آشوب برو بیرون» و حامیان شعار «مرگ بر فتنه‌گر» را فریاد می‌زدند و شریعتمداری می‌گفت: اصحاب فتنه با جمیع‌شان که ژنرال‌های بی سرباز هستند اصلا در حد و اندازه‌ای نیستند که دشمن جمهوری اسلامی باشند، این‌ها خیلی کوچک‌تر از این حرف‌ها هستند.

برخی دانشجویان شعار «یا حسین، میرحسین» را سردادند و مدیرمسئول کیهان در واکنش به این شعار گفت: برای این‌که شعار «یا حسین، میرحسین» شما واقعیت داشته باشد باید بگویید صدام حسین، البته باز هم می‌گویم که منظور ما سران فتنه است و البته در حالی که جمهوری اسلامی نقش اول را در تمام تحولات خاورمیانه بازی می‌کند، این‌ها چه کسی هستند که بخواهند دشمن جمهوری اسلامی باشند.

دانشجویان معترض شعار «مرگ بر دروغگو» سردادند و مدیرمسئول کیهان به آن‌ها گفت: درخواست من از آن‌هایی که مخالف بنده هستند، این است که نگویید مرگ بر دروغگو، چرا برای سران فتنه آرزوی مرگ می‌کنید این‌ها باید محاکمه شوند، مگر می‌خواهند اسناد را به گور ببرند. مگر جرات دارند که بگویند ما وطن فروش نیستیم.

مخالفان و حامیان این سخنرانی در واکنش به اظهارات مطرح شده با یکدیگر درگیر شدند، اما شریعتمداری بی توجه به این موضوع گفت: من از دوستان تشکر می‌کنم که سروصدا می‌کنند اگر سروصدا نمی‌کردید، من باید سخنان خود را کوتاه‌تر می‌کردم، اما سروصدای شما باعث می‌شود که من کپسولی 30 تا 40 تا از این اسناد را افشا کنم. شما از آن‌هایی حمایت می‌کنید که با مایکل لوین جلسات مخفیانه داشتند. اگر این موضوع را انکار می‌کنید اسنادی که من دارم را به آن‌ها بدهید یا نه به سایت خود او مراجعه کنید.

شعار «مرگ بر فتنه‌گر» بالا گرفت و در مقابل آن «خائن فتنه‌گر توئی، تیشه تویی، تبر تویی» سر داده شد و مدیرمسئول کیهان ادامه داد: در راه که می‌آمدم یکی از دوستان با من صحبت می‌کرد و به موضوع فساد مالی اعتراضی داشت. من می خواهم اینجا عرض کنم که آیا شما فتنه‌گران می‌توانید آدرس یک مفسد اقتصادی را بدهید که در کنار شما نبوده است. مگر شما نبودید که مفسد 3 هزار میلیاردتومانی را نابغه ، کارآفرین و شایسته تقدیر می دانستید. مگر شهرام جزایری به روزنامه‌های زنجیره‌ای پول نداده بود. مگر بابک زنجانی کارش را در زمان بابک نوربخش شروع نکرد؟ مگر بابک زنجانی با آقای هاشمی و روحانی عکس یادگاری ندارد؟ پتروپارس را چه کسانی راه انداختند؟

مدیرمسئول کیهان در واکنش به شعار «بسیجی واقعی همت بود وباکری» هم گفت:‌من به برخی خانواده‌های همت و باکری این مطلب را گفتم که من با آن‌ها بیشتر از شما بودم. آن‌ها دشمن آمریکا بودند واین‌طور نبود که در روز مقابله با استکبار به نفع آمریکا و در روز قدس به نفع اسرائیل شعار دهند. در همین فتنه‌ها و آشوب های خیابانی اگر حزب‌الله کف خیابان نبود همه‌تان را خورده بودند.

وی افزود: شما از کسانی حمایت می‌کنید که تابستان‌ها در هاوایی و زمستان‌ها در پیست‌های اسکی سوییس هستند. نیستند؟ عکس‌های‌شان را نشان بدهم؟ شما در این زمان اینجا هستید و شعار می‌دهید و بچه‌های آقایان در آمریکا درس می‌خوانند.

وی خطاب به دانشجویان معترض گفت: در بزنگاه‌های رزمی شعار بزمی ندهید. البته روی سخن من با آقایانی است که در آن پشت سر پنهان شدند و شما را اینجا فرستاده‌اند. آن‌ها هر وقت ببینند شرایط مناسب است تا به نظام ضربه بزنند با طالبان ائتلاف می‌کنند.

برخی دانشجویان از این سخن به خشم آمدند و بار دیگر شعار «کیهان ، اسرائیل پیوندتان مبارک» را سردادند و مدیرمسئول کیهان به آن‌ها گفت: این شعار را اولین بار روزنامه انگلیسی گاردین مطرح کرده بود. شما تا به حال دیده‌اید که جاهایی مثل بی بی سی از انقلابیون تعریف کند، اما چپ و راست برای شما تشتک می‌پرانند.

مدیرمسئول روزنامه کیهان در واکنش به دانشجویانی که هم‌چنان شاهد خروج وی از دانشگاه بودند، گفت: من بچه تهرانم. گم نمی‌شوم. آن‌هایی که با مینی‌بوس اینجا پیاده شدند، مواظب باشند که هنگام برگشتن گم نشوند. البته من وقتی می‌بینم برادرم دچار فریب شده است دلم برایش می‌سوزد. برای شما هم دلم واقعا می‌سوزد شما را دزدیده‌اند و شما به کسی که این کار را کرده علاقه بیشتری دارید وگرنه شما بچه‌های این مرز و بوم هستید.

دانشجویان معترض خطاب به شریعتمداری گفتند: وجدان نداری، شریعت نداری.

مدیرمسئول کیهان به این جمله واکنش نشان داد و گفت: هر چه می‌خواهید بگویید من پوست کلفت هستم و از خود دفاع نمی‌کنم، حیف است حتی یک دقیقه از وقتی را که می‌شود صرف روشنگری درباره نظام کرد صرف حمایت از خودم کنم.

«میرحسین دوستت داریم» شعار دیگر دانشجویان بود و شریعتمداری خطاب به آن دسته از دانشجویانی که این شعار را سردادند گفت:این است که سروس،‌ لوین،‌ آمریکا و اسرائیل دوستت داریم.

وی همچنین گفت: اولین بار سایت رادیو اسرائیل شعار شریعتمداری را مطرح کرد.

دانشجویان موافق شعار «حاج حسین دوستت داریم» را سردادند و مدیرمسئول کیهان گفت: شما باید اسلام، انقلاب و نظام را دوست داشته باشید که دارید ، حاج حسین چه کاره است.

وی در ادامه سخنان خود خطاب به دانشجویان با بیان این‌که «بگذارید به افشاگری چند سند بپردازم تا حال بیایید»، بار دیگر با اشاره به ملاقات خاتمی با جرج سورس اشاره کرد و گفت: این چه رهبرانی است که شما دارید با این ریش می‌خواهید بروید تجریش؟

شریعتمداری همچنین با بیان این‌که «ما باید در راه ارزش‌ها اجماع نظر پیدا کنیم» تصریح کرد: امروز دنیا باور دارد که مذاکرات ما یک مذاکرات منطقی و روبه جلو است.

وی همچنین ادامه داد‌: خانم الیزابت چنی به دستور آقای سورس دو موسسه یکی در دوحه و دیگری در لاهه تاسیس کرده است. و خیلی از شما باورتان نمی‌شود افرادی به آن‌جا اعزام می‌شدند تا آموزش ببینند البته دیدید که دشمن خیلی زود سران فتنه را شناخت آن‌ها انقدر بی‌عرضه هستند که نمی‌توانند حتی سوار شتر شوند.

مدیر مسوول روزنامه کیهان در ادامه با بیان این‌که « 9 دی ایستگاه آخر فتنه بود ،‌ فتنه‌ای که با حضور چند ده میلیونی مردم ناکام ماند» تصریح کرد: اگر شما می‌توانید حضور چند ده میلیونی مردم را انکار کنید می‌توانید ادعای سلامت رهبرانتان را هم داشته باشید آن‌ها چرا در انتخابات‌های بعدی شرکت کردند.

وی با بیان این‌که «وقتی پای فساد اقتصادی و وطن‌فروشی می آید شما نقش موثر در آن دارید» اظهارکرد: حق موسوی و کروبی تودهنی بزرگی به دهن تکفیری ها و آمریکاست که قصد داشتند آن پروژه را اینجا پیاده کنند.

مجری برنامه خطاب به دانشجویان معترض در سالن گفت: ما سعه‌صدر داریم و به شما فرصت صحبت کردن می‌دهیم می‌توانیم یک نماینده معرفی کنیم تا در اینجا صحبت کند.

در این بین یکی از دانشجویان معترض در سالن به روی سن رفت و خطاب به شریعتمداری گفت: ما نگران انقلابی هستیم که شما و امثال شما آن را مصادره به مطلوب می‌کنید، ما نگران کسی هستیم که می‌گفت میزان رای ملت است. شما با علامت حجتیه تیشه به ریشه انقلاب و آرمان‌ها زده‌اید.... .

مدیر مسئول کیهان در پاسخ به این سخنان اظهار کرد: این به صورت مستند وجود دارد که نتانیاهو به صراحت گفته است که بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران است. شما علاوه بر اسلام با جمهوریت نظام هم مخالفید. همچنین باید بگویم اصلی ترین ویژگی انجمن حجتیه مخالفت از حضور دین در سیاست است و مگر این انجمن از شما حمایت نمی‌کردید. چرا نمی‌گویید که امام گفت میزان حال فعلی افراد است. امام فرمود هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید. حال شما چرا اصرار دارید که با آمریکا فالوده بخورید.

وی در پایان گفت: سران فتنه و بقیه آن‌ها در حد و اندازه‌ای نیستند که دشمن نظام تلقی شوند دشمن هستند، ولی در این حد و اندازه نیستند.

شریعتمداری سخنانش را تمام کرد.

عده‌ای «شعار حاج حسین دوستت داریم» سردادند و عده‌ای خواستار این شدند که دیگر او به دانشگاه برنگردد.

«امید بذر هویت ماست»، «دلواپس کسی هستیم که خط قرمزش رای ما بود» ، «دروغ ممنوع» و ... از جمله‌هایی بود که دانشجویان معترض به حضور شریعتمداری در این دانشگاه روی مقواهایی نوشته بودند و در دست داشتند.

از سوی دیگر برخی دانشجویان کاغذنوشته‌ها و مقوانوشته‌هایی در دست داشتند که روی آن‌ها نوشته شده بود: «به کوری منافق، بسیجی بیدار است» ، «برای هر بسیجی شهادت افتخار است»، «حرمت شکنی در روز عاشورا نابخشودنی است» ، «قاضی عاشورایی اقدام انقلابی».

همچنین پرچم‌های حزب‌الله لبنان، ایران، یا حسین و مرگ بر آمریکا در دست دانشجویان دیده می‌شد.

در پایان مجری مراسم اعلام کرد «کلیپی از شهید فتنه شهید غلام کریمی پخش خواهد شد»، ضمن آنکه از خانواده او تقدیر به عمل آمد.

دانشجویان معترض با خواندن سرود یار دبستانی محل سالن را ترک کردند.
                                                                                                                                  منبع: ایسنا

ارسال شده در توسط سرباز

 

چه زود دیر میشود گاهی  دلم  دلگیر میشو د گاهی

دلم اسیر تیر تقدیر می شود گاهی

در اوج جوانی، جوان پیر می شود گاهی

دلم عجیب از این زمانه می گیرد

نفس برایم چو زنجیر می شود گاهی

به دلم عشق مهر باطل خورد

و عشق با هوس در گیر می شود گاهی

به سر ز عشق تو فسانه ها دارم

دلم از این زمانه دلگیر می شود گاهی

شب پیش رویای با تو بودن را

       و خواب و رویا تعبیر می شود گاهی

             و چه زیباست دنیا با خیال تو

                   و هجرتش رنگ تدبیر می شود گاهی

                         و دلت چه زود راه باطل رفت

                               آه چه زود دیر می شود گاهی...


ارسال شده در توسط سرباز

 حضرت امام صادق علیه السلام طی روایتی به برخی علائم و مفاسدی که در آستانه انقلاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فراگیر جامعه بشری می گردد اشاره فرموده اند که بسیار قابل تامل هستند:

1. آنگاه که دیدی حق مرده و اهل حق از میان رفتند.

2.و دیدی که ستم همه جا را گرفته است.

3.و دیدی که قرآن فرسوده شده و بدعتهایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن آمده است.

4.و دیدی که دین بی محتوا شده، همانند ظرفی که آن را واژگون نمایند.

5.و دیدی که اهل باطل بر اهل حق بزرگی جویند.

6.و دیدی که شر آشکار است و از آن نهی نهی شود و هر که کار زشت انجام دهد معذورش دارند.

7.و دیدی که فسق اشکار گردیده و مردان به مردان و زنان به زنان اکنفا کتتد.

8.و دیدی که شخص مؤمن سکوت اختیار کند و سخنش را نپذیرند.

9.و دیدی که شخص فاسق دروغ گوید و کسی دروغ و افترایش را بر او باز نگرداند.

10.و دیدی که بچه کوچک مرد بزرگ را خوار شمارد.

11.و دیدی که پیوند خویشاوندی بریده شد.

12.و دیدی که هرکه را بکار بد بستایند خوشحال گردد و سخن گوینده را به خودش باز نگرداند.

13.و دیدی که پسر بچه همان کند که زنان کنند.

14.و دیدی که زنان با زنان تزویج کنند.

15.و دیدی که مداحی و چاپلوسی فراوان شده.

16.و دیدی که مرد مال خود را در غیر راه  خدا خرج کند و کسی از او جلوگیری نکند.

17.و دیدی که چون شخص مؤمنی را ببینند، از کوشش و تلاش او به خدا پناه برند.

18.و دیدی که همسایه، همسایه خود را اذیت کند و مانعی برای او در این کار نباشد.

19.و دیدی که کافر خوشحال است از آنچه در مؤمن می بیند و شاد است از اینکه در روی زمین فساد و تباهی بیند.

20.و دیدی که آشکارا شراب بنوشند و برای نوشیدنش گرد هم آیند.

21.و دیدی که امر به معروف کننده خوار است.

22.و دیدی که فاسق در آنچه خدا دوست ندارد نیرومند و ستوده است.

23.و دیدی که اهل قرآن و هر آنکه آن را دوست دارد خوار است.

24.و دیدی که راه خیر بسته شده و راه شر مورد توجه قرار گرفته است.

25.و دیدی که خانه کعبه تعطیل شده و دستور به ترک آن دهند.

26.و دیدی که مرد به زبان گوید آن چه را عمل نکند.

27.و دیدی که مردان خود را برای استفاده مردان فربه کنند، و زنان برای زنان.

28.و دیدی که زندگی مرد از پس او اداره می شود و زندگی زن از فرج او.

29.و دیدی که زنان مانند مردان برای خود انجمنها ترتیب دهند.

30.و دیدی که در میان فرزندان عباس کارهای زنانگی آشکار شد... و دیدی که پولدار عزیزتر از مؤمن باشد و ربا آشکار شود و بر آن سرزنش نشود.

31.و دیدی که زن برای نکاح مردان با شوهر خود همکاری کند.

32.و دیدی که بیشتر مردم و بهترین خانه ها آن ها باشند که به زنان در هرزگی کمک کنند.

33.و دیدی که مؤمن به خاطر ایمانش غمناک و خوار گردد.

34.و دیدی که بدعت و زنا آشکار گردد.

35.و دیدی که مردم به شهادت ناحق اعتماد کنند.

36.و دیدی که حلال تحریم شود و حرام مجاز.

37.و دیدی که دستورات دینی طبق تمایلات اشخاص تفسیر گردد.

38.و دیدی که مردم چنان در ارتکاب گناه جری شده اند که منتظر رسیدن شب نیستند.

39.و دیدی که مؤمن نتواند کار بد را نکوهش کند جز با قلب.

40.و دیدی که مال کلان در راه غضب الهی خرج شود.

41.و دیدی که زمامداران به کافران نزدیک شوند و از نیکان دوری گزینند.

42.و دیدی که والیان در داوری رشوه گیرند.

43.و دیدی که پستهای حساس دولتی به مزایده گذارده شود.

44.و دیدی که مردم با محارم خود نزدیکی کنند.

45.و دیدی که به حرف تهمت و سوء ظن مردم را بکشند.

46.و دیدی که مرد به خاطر آمیزش با زنان مورد سرزنش قرار گیرد.(همجنس بازی رواج می یابد)

47.و دیدی که مرد از کسب زنش از هرزگی نان می خورد و آن را می داند و به آن تن در میدهد.

48.و دیدی که زن بر مرد خود مسلط می شود و کاری را که مرد نمی خواهد انجام می دهد و به شوهر خود خرجی می دهد.

49.و دیدی که مرد، زن و کنیزش را کرایه می دهد و به خوراک و پوشیدنی پستی تن در می دهد.

50.و دیدی که سوگند های بناحق بنام خدا بسیار گردد.

51.و دیدی که قمار آشکار گردد.

52.و دیدی که شراب را بدون مانع علنا بفروشند.

53.و دیدی که زنان مسلمان خود را در اختیار کافران می گذارند.

54.و دیدی که لهو لعب آشکار گشت و کسی که از کنار آن عبور می کند از آن جلو گیری نکند.

55.و دیدی که مردم شریف را خوار کند کسی که مردم از تسلطش ترس دارند.

56.و دیدی که نزدیکترین مردم به فرمانروایان کسی است که به دشنام گویی ما خانواده ستایش شود.

57.و دیدی که هر کس ما را دوست دارد دروغگویش دانند و شهادت او را نپذیرند.

58.و دیدی که برسر گفتن حرف زور و ناحق مردم با یکدیگر رقابت کنند.

59.و دیدی که شنیدن قرآن کریم بر مردم سنگین و گران آید و در عوض شنیدن سخنان با طل برای مردم آسان است.

60.و دیدی که همسایه همسایه را گرامی می دارد از ترس زبانش.

61.و دیدی که حدود خدا تعطیل شده و در آن طبق دلخواه خود عمل کنند.

62.و دیدی که مساجد طلا کاری شده.

63.و دیدی که راستگو ترین مردم پیش آنان ، مفتریان دروغگو می باشند.

64.و دیدی که شر و سخن چینی آشکار گردد.

65.و دیدی که ستمکاری شیوع یافته.

66.و دیدی که غیبت را سخن نمکین می شمارند و مردم همدیگر را بدان مژده دهند.

67.و دیدی که برای غیر خدا به حج و جهاد روند.

68.و دیدی که سلطان به خاطر کافر مؤمن را خوار گرداند.

69.و دیدی که خرابی و ویرانی بیش از عمران و آبادی است.

70.و دیدی که زندگی مرد از کم فروشی اداره می شود.

71.و دیدی که خونریزی را آسان می شمارند.

72.و دیدی که مرد برای غرض دنیایی، ریاست می طلبد و خود را به بد زبانی مشهور می سازد تا از او بترسند و کارها به او واگذارند.

73.و دیدی که نماز را سبک شمارند.

74.و دیدی که مرد مال بسیار دارد ولی از وقتی که آن را پیدا کرده، زکات  آن رن نپرداخته است.

75.و دیدی که قبر مردها را بشکافند و آنها را بیازارند و کفنهایشان را بفروشند.

76.و دیدی که آشوب بسیار است.

77.و دیدی که مرد روز خود را به نشئه بسر برد و شب را به مستی صبح کند و به وضعی که مردم درآنند اهمیت ندهد.

78.و دیدی که با حیوانات عمل زشت انجام می دهند.

79.و دیدی که حیوانات همدیگر را بدرند.

80.و دیدی که مرد به مصلی رود ولی چون برمی گردد جامه به تن ندارد.

81.و دیدی که دل مرد سخت و چشمانشان خشک و یاد خدا بر آنان سنگین آید.

82.و دیدی که کسبهای حرام شیوع یافته و بر سر آن رقابت کنند.

83.و دیدی که نماز خوان برای ریا و خود نمایی نماز می خواند.

84.و دیدی که فقیه برای غیر دین فقه می آموزد و دنیا و ریاست طلب می کند.

85.و دیدی که مردم دور کسی را گرفته اند که قدرت دارد.

86.و دیدی که هر کسی روزی حلال می جوید مورد سرزنش قرار می گیرد و جوینده حرام مورد ستایش و تعظیم.

87.و دیدی که در مکه و مدینه کارهایی می کنند که خداوند دوست ندارد و کسی هم نیست که مانع شود و هیچ کس آنها را از این اعمال زشت باز نمی دارد.

88.و دیدی که آلت لهو و لعب در مکه و مدینه آشکار می گردد.

89.و دیدی که اگر کسی سخن حق می گوید و امر به معروف و نهی از منکر می کند دیگران او را نصیحت کنند و بگویند: این کاربر تو لازم نیست.

90.و دیدی که مردم به همدیگر نگاه می کنند و به مردم بدکار اقتدا نمایند.

91.و دیدی که راه خیر به کلی خالی است و کسی از آن راه نمی رود.

92.و دیدی که مرده را به مسخره می گیرند و کسی برای مرگ او غمگین نشود.

93.و دیدی که هر سال بدعت و شرارت بیشتر می شود.

94.و دیدی که مردم و انجمنها پیروی مگر از توانگران.

95.و دیدی که به فقیر چیزی بدهند درحالیکه به او بخندند و برای غیر خدا به او ترحم نمایند.

96.و دیدی که نشانه های آسمانی پدید آید ولی کسی از آن هراس نکند.

97.و دیدی که مردم در حضور جمع همانند بهائم مرتکب عمل جنسی شوند و هیچ کس از ترس، کار زشت را انکار نکند.

98.و دیدی که مردم در غیر اطاعت خدا زیاده خرج کنند ولی در مورد اطاعت خدا از کم هم دریغ کنند.

99.و دیدی که بی احترامی به پدر و مادر آشکار گردد و مقام آنها را سبک شمارند و حال آنها در پیش فرزند از همه بدتر باشد.

100.و دیدی که زنها بر حکومت غالب گشته و پستهای حساس را قبضه کنند و کاری پیش نرود جز آنچه طبق دلخواه آنان باشد.

101.و دیدی که پسر به پدر خود افترا زند و به پدر و مادر خود نفرین کند و از مرگشان خوشحال گردد.

102.و دیدی که اگر روزی بر مردی بگذرد و در آن روز گناهی بزرگ مرتکب نشده باشد مانند هرزگی  یا کم فروشی و یا انجام کار حرام یا میخوارگی ، آن روز گرفته و غمگین است و خیال می کند که روزش به هدر رفته و عمرش در آن روز بیخود تلف شده است.

103.و دیدی که سلطان مداد غذایی را احتکار می کند.

104.و دیدی که حق خویشاوندان پیامبر (خمس) بنا حق تقسیم شود و بدان قمار بازی کنند و میخوارگی نمایند.

105.و دیدی که با شراب مداوا کنند و برای بیمار نسخه نمایند و بدان بهبودی جویند.

106.و دیدی که مردم در مورد ترک امر به معروف و نهی از منکر بی عقیدگی بدان یکسان شوند.

107.و دیدی که منافقان و اهل نفاق سر و صدایی دارند و اهل حق بی سر و صدا و خاموشند.

108. و دیدی که برای اذان گفتن و نماز خواندن مزد بگیرند.

109.و دیدی که مسجدها پر است از کسانیکه ترس از خدا ندارند و برای غیبت و خوردن گوشت اهل حق به مسجد آیند و در مساجد از شراب مست کننده توصیف کنند.

110.و دیدی که شخص مست از خرد تهی گشته و بر مردم پیش نمازی کند و به مستی او ایراد نگیرند و چون مست گردد گرامیش دارند.

111. و دیدی که هر که مال یتیمان بخورد به شایستگی او را بستایند.

112.و دیدی که قضات به خلاف دستور خدا داوری کنند.

113.و دیدی که زمامداران از روی طمع خیانتکاران را امین خود سازند.

114.و دیدی که میراث حق را فرمانروایان بدست افراد بدکار و بی باک نسبت به خدا داده اند، از آنها حق حساب بگیرند و جلوی آنها را رها سازند تا هرچه خواهند انجام دهند.

115.و دیدی که بر فراز منبر ها مردم را به پرهیزکاری دستور دهند ولی خود گوینده به دستورش عمل نکند.

116.و دیدی که وقت نماز را سبک شمارند.

117.و دیدی که صدقه به وساطت دیگران به اهل آن دهند و بخاطر رضای خدا ندهند، بلکه روی درخواست مردم و اصرار آنها بپردازند.

118.و دیدی که تمام هم و غم  مردم شکم و عورتشان است و باکی ندارند که چه بخورند و با چه آمیزش کنند.

119.و دیدی که دنیا به آنها روی آورده است.

120.و دیدی که نشانه های حق مندرس گشته است.


در چنین موقعی مواظب خود باش و نجات خود را از خداوند بخواه!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:

-روضه کافی ،”مرحوم کلینی"،حدیث 7

-بحار الانوار،"علامه مجلسی"،ج 52 ، صص 254-260.


ارسال شده در توسط سرباز
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >