حضرت آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره در یکی از سفرهای خود به مشهد مقدس در بین جمعی از ارادتمندان، بیاناتی درباره زیارت حرم شریف امام رضا علیهالسلام و کرامات آن حضرت ایراد فرمودند، خلاصهای از این بیانات در ادامه آمده است :
زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید . اگر حال داشتید، به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیهالسلام اذن دخول میطلبید و میگویید: «أ أدخُلُ یا حجةَ الله؛ ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟»، به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت به شما اجازه داده است .
اذن دخول حضرت سیدالشهدا علیهالسلام گریه است؛ اگر اشک آمد، امام حسین علیهالسلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید .
اگر حال داشتید، به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید .
زیارت امام رضا علیهالسلام از زیارت امام حسین علیهالسلام بالاتر است؛ چراکه بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیهالسلام میروند، ولی فقط شیعیان اثنیعشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند .
بسیاری، از حضرت رضا علیهالسلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند؛ در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس. کسی مادرش را به کول میگرفت و به حرم میبرد، چیزهای عجیبی را میدید.
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الیماشاءالله به تحقق پیوسته! یکی از معاودین عراقی غدّهای داشت و میبایستی مورد عمل جراحی قرار میگرفت. خطرناک بود. از آقا امام رضا علیهالسلام خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیهاالسلام را در خواب دید که به وی فرمود: « غده خوب میشود؛ احتیاج به عمل ندارد». ارتباط خواهر و برادر را ببینید! از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است.
همه زیارتنامهها مورد تأیید هستند. زیارت «جامعه کبیره» را بخوانید. زیارت «امین الله» مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید.
کسی وارد حرم حضرت رضا علیهالسلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه میباشد. نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین سلاماللهعلیهم را یکیک با سلام ذکر میفرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار، خود مولایمان امام زمان سلاماللهعلیه و ارواحنالهالفداء میباشد.
در همین حرم حضرت رضا علیهالسلام چه کراماتی مشاهده شده است! کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیهالسلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند.
روز بعد، آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت میباشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهماالسلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کردند. زیارتنامه میخواندند. همین زیارتنامه معمولی را میخواندند. پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید. حال، آیا حضرت رضا علیهالسلام وفات کرده است؟!
رهبر انقلاب فرمودند: من خواهش میکنم اگر مسائل 88 را مطرح میکنید، مسئله اصلی را مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئلهی اصلی این است که جماعتی در سال 88 در مقابل جریان قانونی کشور ایستادگی غیر نجیبانه کردند این را چرا فراموش میکنید؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی گناه فتنهگران سال 88 را نابخشودنی میدانند و طی سالهای گذشته بارها به تشریح خطا و گناه فتنهگران سال 88 پرداختهاند. مجموعه این گناهان در گزیده بیانات «22 گناه نابخشودنی» برگرفته از بیانات حضرت آیتالله خامنهای توسط پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR تهیه شده است که در ادامه می آید:
* پیش بردن جامعه به اغتشاش و ناامنی
هر کسی امروز جامعه را به سمت اغتشاش و ناامنی سوق بدهد، از نظر عامهی ملت ایران انسان منفوری است؛ هر که میخواهد باشد. هر هدفی را که این ملت بخواهد به آن برسد، در سایهی آرامش و امنیت خواهد رسید. 1388/04/29
* ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی از درون
آن کسانی که میخواستند از درونِ این نظام، به نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند، نتوانستند موفق بشوند 1388/05/12
* ضربه به ملت و تلخکردن کام مردم پس از شادی بزرگ مشارکت در انتخابات
اما در همین فرصت بزرگ، در همین شادی بزرگ، دستهائی به کار افتادند برای اینکه ضربهای به ملت ایران بزنند، دهانها را قدری تلخ کردند؛ اما نتوانستند آن کاری را که میخواهند، انجام بدهند. این هوشیاری شما ملت بود. این تجربهی ما بود که بدانیم دشمن ما کمین کرده است. بعضی از خواص هم البته مردود شدند. این انتخابات بعضیها را مردود کرد 1388/05/12
* نابود کردن حادثه افتخارآمیز انتخابات پرشور 88 , هتک آبروی نظام در مقابل ملتها
ظلمی که به مردم شد، آن ظلمی که به نظام اسلامی شد، آن هتکی که از آبروی نظام در مقابل ملتها به وسیلهی بعضی انجام گرفت، اینها همه را ندیده میگیرند...
مسئلهی اصلی این است که مردم در یک حرکت عظیمی، در یک انتخابات پرشورِ خوبِ کمنظیری حضور پیدا کردند و این رأی بالا را توی صندوقها ریختند. هشتاد و پنج درصد شوخی است؟ این انتخابات، نظام را که در این یکی دو سال اخیر همین طور پیدرپی پیشرفتهای اقتصادی و علمی و سیاسی و امنیتی و بینالمللی برای خودش کسب کرده بود، در یک مرحلهی عالی از امتیاز و آبرو قرار میدهد، بعد ناگهان مشاهده میکنیم یک حرکتی صورت میگیرد برای نابود کردن این حادثهی افتخارآمیز! مسئلهی اصلی این است.
این جریان، چه پیشقراولانش دانسته باشند، چه ندانسته باشند، یک جریانی بود طراحیشده؛ تصادفی نبود. همهی نشانهها نشان میدهد که این جریان طراحیشده بود، حسابشده بود.
اینها صحنهگردانهائی دارند، صحنهگردانهائی هم پیدا خواهند کرد. 1388/06/04
* تهمت زدن به نظام اسلامی
تهمت زدن به یک شخص گناه است، تهمت زدن به یک نظام اسلامی، به یک مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است. 1388/06/29
* زمینهسازی برای آشوب و اغتشاش
توی همین قضایای بعد از انتخابات واقعاً غفلت بزرگی کردند. مردم را به خیابانها دعوت کردند؛ چرا نیروی فشار درست کردن. مأمنی درست میکنند برای آن کسی که میخواهد ایجاد آشوب و اغتشاش کند؛ اینها غفلتهاست. یعنی در سیاست، غفلتها گاهی مثل خیانتها خیلی ضربه میزند. 1388/11/13
* تکذیب و تهمت به نظام , خدشه به رأی مردم و نفی آن
در این فتنههای بعد از انتخابات، آن چیزی که اساس قضیه است، این است که رأی مردم و حضور مردم از نظر یک عدهای نفی شد، مورد خدشه قرار گرفت، نظام تکذیب شد، مورد تهمت قرار گرفت. گناه بزرگی که انجام دادند، این بود. اینها بایست تسلیم میشدند.
حضرت نوح نبیاللَّه (علی نبیّنا و علیه السّلام) به فرزندش فرمود: «یا بنیّ ارکب معنا و لا تکن مع الکافرین».(5) نظام اسلامی هم تأسیاً به حضرت نوح، به همه میگوید: بیائید با ما باشید، بیائید وارد این کشتی نجات شوید، «و لا تکن مع الکافرین». هدف و مبنا این است. ما هیچ کس را از نظام بیرون نمیکنیم؛ اما کسانی هستند که خودشان، خودشان را از نظام بیرون میکنند؛ خودشان را از نظام خارج میکنند. 1388/12/06
* تلاش برای تغییر نتائج قانونی انتخابات با زور خشونت و اردوکشی خیابانی
انتخاباتی انجام میگیرد، یک حرکت قانونی اتفاق میافتد، یک نتیجهای هم با خود به دنبال میآورد؛ این نتیجه را به زور خشونت بخواهند عوض کنند. یک عدهای را بکِشند توی صحنه؛ احیاناً اگر اقتضاء شد، خشونت هم بکنند، آتشسوزی هم راه بیندازند، بانک هم آتش بزنند، اتوبوس هم آتش بزنند، برای اینکه نتائج قانونی را برگردانند. خوب، این حرکتی است که هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است. پیداست این حرکت، حرکت هدایت شدهای از طرف بیگانگان است. یک چنین اتفاقی را میخواستند در کشور پیش بیاورند.1389/01/01
* امیدوار کردن جبهه دشمن
کسانی که فتنهی سال 88 را شروع کردند - حالا یا خودشان طراحی کرده بودند، یا دیگران طراحی کرده بودند؛ نمیخواهیم نسبتی بدهیم، ولی به هر حال این فتنه طراحی شده بود - به کار کشور ضربهی سختی زدند. اگر این فتنه نبود، بلاشک کارهای گوناگون کشور بهتر پیش میرفت.
اینها دشمنان را امیدوار کردند و روحیه دادند به کسانی که علیه نظام اسلامی جبههبندی کردهاند و یک جبههای تشکیل دادهاند. 1389/06/08
* بیبصیرتی و چشمبستن بر روی حقایق واضح
ایراد کار بسیاری از کسانی که در لغزشگاههای بیبصیرتی لغزیدند و سرنگون شدند، این است که نگاه نکردند و چشم خودشان را بر یک حقایق واضح بستند. انسان باید نگاه کند؛ وقتی که نگاه کرد، آنگاه خواهد دید. ما خیلی اوقات اصلاً حاضر نیستیم یک چیزهائی را نگاه کنیم. انسان میبیند منحرفینی را که اصلاً حاضر نیستند نگاه کنند
* سرپیچی از راه معقول قانونی
اگر شما نگاه کردید دیدید یک راه معقول قانونیای وجود دارد و کسی از آن راه معقول قانونی سرمیپیچد و کاری میکند که برای کشور مضر است، ضربهی به منافع ملت است، خوب، با نگاه عادلانه، با نگاه متعارف، با نگاه غیرجانبدارانه، معلوم است که او محکوم است.
انسان با اینکه جان خودش را خیلی دوست دارد، اما گاهی ممکن است در حال رانندگی هم یک لحظه حواسش پرت شود، یک لحظه چرت بزند، یک ضایعهای پیش بیاید. لغزشهائی که در این زمینه پیش میآید، اینها را نمیشود گناه دانست؛ اما اگر چنانچه تداوم پیدا کند، این دیگر بیبصیرتی است، این دیگر غیر قابل قبول است. 1389/08/04
* بازیچه دشمن
اینهائی که عامل فتنه بودند - توی خیابان، یا بعضی از سخنگویانشان - اغلب ندانسته وارد این میدان شده بودند؛ اما دستهائی اینها را هدایت میکرد، نمیفهمیدند. حالا این که چطور بعضیها وارد این میدان شدند، چطور ندانسته به دشمن کمک کردند، خودش تحلیلهای دقیق روانشناختی دارد؛ اما واقعیت قضیه این است که عرض کردم. این مسئله خیلی کار بزرگی بود؛ این کار را شما جوانها به سامان رساندید. 1389/08/12
* امیدوار کردن دشمن
گناه بزرگی که برخی از دستاندرکاران فتنهها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. 1389/10/08
* بازیچه طراحی دشمن شدن
این کسانی که شما بهشان میگوئید سران فتنه، کسانی بودند که دشمن اینها را هل داد وسط صحنه. البته گناه کردند. نبایستی انسان بازیچهی دشمن شود؛ باید فوراً قضیه را بفهمد. اگر اول غفلتی کرده است، وسط کار وقتی فهمید، بلافاصله بایستی راه را عوض کند. خوب، نکردند. عامل اصلی دیگرانی بودند که طراحی کرده بودند، به خیال خودشان محاسبه کرده بودند. به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقیقت دین، حتّی شعارهای دینی هم باقی نمانَد؛ برنامه این بود. 1389/10/19
آخرین نمایشنامهی آنها که روی صحنه آمد، همین فتنهی 88 بود. در حقیقت، یک تلاشی بود. یک عدهای در داخل، به خاطر حب به نفس، حب به مقام - از این قبیل امراض خطرناک نفسانی - اسیر این توطئه شدند. من بارها گفتهام؛ طراح و نقشهکش و مدیر صحنه، در بیرون از این مرزها بود و هست. در داخل با آنها همکاری کردند؛ بعضی دانسته، بعضی ندانسته. 1389/11/15
* دعوا راه انداختن و مضطرب کردن ملت و خوشحال کردن دشمن , تمکین نکردن به قانون و رأی مردم
ادعا کردند که قانونگرا هستند، بعد خب مردم به آنها رأی ندادند، اکثریت مردم به کس دیگری رأی دادند؛ اینها بنا کردند دعوا راه انداختن که چرا! کشور را، ملت را مدتی مضطرب کردند، دشمن را خوشحال کردند؛ البته آخرش هم در مقابل مردم دیگر تاب نیاوردند و عقب نشستند.
گناه آتشافروزان فتنهی 88 همین بود که به قانون تمکین نکردند، به رأی مردم تمکین نکردند. ممکن است کسی بعد از انتخابات اعتراض داشته باشد؛ خیلی خوب، این اعتراض ایرادی ندارد؛ اما راهِ قانونی دارد که چگونه باید این اعتراض را بیان و دنبال کرد. اگر قانون را قبول داریم، باید از آن راه برویم. این هم نکتهی اصلی است. 1390/07/20
* بیزاری نجستن از آشوبگران
حرف من در فتنهی 88 هم همین بود. در فتنهی 88، چند روز بعد از انتخابات به آن عظمت، یک عدهای آمدند اظهار مخالفت کردند، یک عده هم از این فرصت استفاده کردند؛ سلاح گرفتند، کار را به آشوب و تشنج کشاندند، پایگاه بسیج را گلولهباران کردند. حرف ما این بود: آن کسانی که به نام آنها این کارها انجام میگرفت، باید همان وقت اعلامیه میدادند، اعلام بیزاری میکردند، میگفتند اینها از ما نیستند؛ اما نکردند. اگر این کار را میکردند، فتنه زودتر ریشهکن میشد؛ مسائل بعدی هم پیش نمیآمد. 1391/07/19
* انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کردن
انتخابات برای کشور مایهی آبروست، مایهی افتخار است. همه مراقب باشند که انتخابات مایهی بیآبروئی برای کشور نشود؛ آنطوری که در سال 88 یک عدهای سعی کردند انتخابات را مظهر اختلافات وانمود کنند، جنجال سیاسیِ طبیعیِ انتخابات را تبدیل کنند به یک فتنه. 1391/07/24
* ایجاد تلاطم و گرفتن آرامش عمومی و ثبات از ملت
در هر دو مورد سعیشان این بود که بتوانند ثبات سیاسی را در کشور به هم بزنند؛ سعیشان این بود که تلاطم ایجاد کنند؛ این آرامش عمومی را، این ثبات را از این ملت بگیرند.1391/07/24
* قانونشکنی و دشمنشاد کردن کشور
بدترین خاطرهها مربوط به جرزنیهای سیاسی یک عده آدم نادان، ناباب و بعضاً معاند در قضیهی انتخابات بود. خب، در هر قضیهای، در هر حادثهای ممکن است یک عدهای قبول نداشته باشند، معترض باشند. چگونه باید اعتراض را نشان داد؟ قانون، راه معین کرده است. چرا قانونشکنی کنند؟ چرا برای مردم هزینه درست کنند؟ چرا کشور را دشمنشاد کنند؟ چرا برنامههائی را که عفونت تصمیمگیریها و ترفندهای دشمن از آن بلند و آشکار است، اجرا کنند؟ قانون، راه معین کرده است. آنجا ما گفتیم، به همه هم گفتیم، همهی اطراف قضیه هم ملزم بودند که بر طبق آنچه که گفته شده است - که مرّ قانون است - عمل کنند. چرا نکردند؟! 1390/10/19
* ایجاد هزینه و زحمت برای کشور و مردم
البته کسانی بخواهند از طرق غیر قانونی عمل کنند، خب به ضرر کشور میکنند؛ کمااینکه در سال 88 از راههای غیر قانونی وارد شدند، کشور را دچار هزینه کردند، برای مردم اسباب زحمت درست کردند، برای خودشان هم اسباب بدبختی و سرشکستگی در زمین و در ملأ اعلی شدند. 1391/10/19
* تلاش برای قراردادن مردم در مقابل نظام
دشمن تلاش میکند زحمت مردم را باطل کند - همچنان که در سال 88 کردند - این هم یکی از کارهای دشمنان بود؛ کسانی را وادار کردند که برخلاف قانون، توقعاتی بکنند و بر اساس آن توقعات، سعی کنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند.
کارشان منطقی نبود، معقول نبود؛ برای کشور هزینه درست کردند. خب، کشور بر این مسائل فائق میآید. نظام جمهوری اسلامی قوی است. این خرابکاریها و انگشت توی چشم کردنها و این مزاحمتها و آزارها، جمهوری اسلامی را که از پا نمیاندازد. منتها برای کشور هزینه درست میشود. 1392/02/16
* تخلف از قانون
آنجائی اشکال پیش میآید که تخلف از قانون انجام میگیرد. سال 88 اشکالاتی که وارد شد، خسارتی که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آراء چهل میلیونی را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عدهای یا برای خاطر اغراض نفسانی، یا هدفهای خلاف سیاسی، یا هرچه - حالا در آن زمینه نمیخواهیم قضاوتی بکنیم - از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونی وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند. راه درست، راه قانون است. همه تابع قانون باشند، همه تسلیم قانون باشند. 1392/02/25
* قرار دادن کشور در لبهی پرتگاه خشونت و خونریزی بر سر قدرت
البته درسال 88 بعضی خطای بزرگی را مرتکب شدند، کشور را در لبهی یک چنین پرتگاهی قرار دادند، یک مشکل اینچنینی را برای کشور تدارک دیدند؛ اما بحمدالله خدای متعال کمک کرد، ملت توانست از این مشکل عبور کند. 1392/04/30
* ایستادگی غیرقانونی و غیر نجیبانه در مقابل جریان قانونی کشور , قراردادن کشور در لبه پرتگاه اختلافات و جنگ داخلی
من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال 88 را مطرح میکنید، مسئلهی اصلی و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئلهی اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟
اما در این قضایا، مسئلهی اصلی گم نشود. خب، در انتخابات سال 88، آن کسانی که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا برای مواجههی با تقلب، اردوکشی خیابانی کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومی، نخیر، به شکلی که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهی نمیکنند؟ در جلسات خصوصی میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا برای کشور هزینه درست کردید؟ اگر خدای متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههای مردم به جان هم میافتادند، میدانید چه اتفاقی میافتاد؟ میبینید امروز در کشورهای منطقه، آنجاهائی که گروههای مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقی دارد میافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهی بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایای سال 88، این مسئلهی اصلی است.
سید اسماعیل حمیری " کیسانی " مذهب بود؛ یعنی معتقد بود محمد حنفیه پسر امیر المومنین وامام زمان می باشد. در زمان امام صادق علیه السلام زندگی می کرد و شنید که حضرت به ایشان نسبت کفر داده است خدمت حضرت رسید و گفت: آیا من کافرم با اینکه شما را دوست دارم و کسانی که با شما دشمن هستم را دشمن می دارم؟! حضرت صادق علیه السلام فرمودند: شما حجت زمانه را قبول ندارید و دوست داشتن کفایت نمی کند...و کرامتی از امام صادق دید و شیعه شد و شعری سرود که:
تجعفرت ببسم الله و الله اکبر و ایقنت ان الله یعفوا و یغفروا
و شروع کردند فضایل امیر المونین را نقل کردن تا سکرات مرگ ایشان رسید، هنگام سکرات مرگ سید حمیری، در پیشانی او نقطه سیاهی پیدا شد و شروع به بزرگ شدن کرد طوری که تمام صورت او را فرا گرفت و او از این وضعیت به شدت مضطرب بود و بدنش می لرزید. هم مسلکی های او یعنی کیسانیها می گفتند نتیجه دنبال خلفا نرفتن و دنبال علی رفتن این است و او را شماتت می کردند؛ که یکدفعه دیدند سید زیر لب چیزی را زمزمه می کند، توجه کردند دیدند خطاب به حضرت امیرالمومنین علیه السلام می گوید: عمری در خانه شما بودم این طور باید دشمن شاد شوم؟! که یک دفعه همه دیدند آن نقطه سیاه به حالت اول برگشت و سفید و سفید شد و مانند ماه شب چهارده درخشید. سید گفت مرا بنشانید و چند خط شعر گفت و از دنیا رفت:
کذب الزاعمون ان علیا لیس ینجی محبه من هنات و ....
یعنی: کسانی که فکر می کنند علی آنها را تنها میگذارد، اشتباه می کنند الان علی آمد و به داد من رسید و ....
سید بن طاووس اعلی الله مقامه می فرماید: در سرداب مقدس سامراء حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم که رو به قبله نشسته و با خدا اینگونه مناجات می کنند: «الَّلهُمَّ إنَّ شِیعَتَنا مِنََّا خُلِقُوا مِن فاضِلِ طِینَتِنا و عُجِنُوا بِماءِ ولایَتِنَا» یعنی: خدایا شیعیان ما ازما هستند، از زیادی گل ما خلق شده اند، گلشان با آب ولایت ما عجین شده است بعد حضرت در ادامه، جمله عجیبی فرمودند: «اللهمَّ اغفِر لَهُم مِنَ الذُّنُوبِ مَا فَعَلُوهُ اتِّکالاً عَلَى حُبِّنَا وَ وِلائِنَا یَومَ القِیامَةِ و لا تُؤاخِذهُم بِمَا اقتَرَفُوهُ مِنَ السَّیِئاتِ إکراماً لَنا وَ لا تُقاصِهِم یومَ القیامَة مُقابلَ أعدائِنا فَإن خففَت موازینهم فثَقِّلها بفاضِل حَسناتنا» ای خالق من! آنان به اتکای محبت ما گناه می کنند، برای اینکه شیعیان مرا در آتشت نسوزانی، بیا از حسنات مهدی بردار، بروی حسنات آنها بگذار تا دوستان و شیعیان ما در آتش عذاب نسوزند
محبت، آتشی بر جانم افروخت که تا صبح قیامت بایدم سوخت
چو بیرون آری از آبش، بمیرد محبت را ز ماهی باید آموخت
خدا مرا ز غم عشق تو جدا نکند مرا جدا ز غم عشق تو خدا نکند
گرانبهاست غم عشق یوسف زهرا خدا به هر دل نا قابلی عطا نکند
چه می شود به گدا وعده وصال دهی اگر چه وعده خوبان گهی وفا نکند
دعا برای فرج، خود ز ما طلب کردی چرا حبیب به محبوب خود دعا نکند؟
منم گدای تو و دست من به دامانت کریم، رد ز در خانه اش، گدا نکند
با اجازه از محضر مبارکتان یا صاحب الزمان:
پیراهن سیاه زتن دور می کنیم
آن را ذخیره قیامت و گور می کنیم
اجر دو ماه گریه بر غربت حسین
تقدیم مادرش از راه دور می کنیم
حلول ماه ربیع بر همه مسلمین مبارک باد
خداحافظ ای ماه سوز و شرر
خداحافظ ای ماه زهر و جگر
خداحافظ ای ماه دامان و سر
مه مرگ دختر برای پدر
خداحافظ ای ماه رنج مدید
مه نیزه و راس شاه شهید
خداحافظ ای خاطرات دمشق
خراباتیان خرابات عشق
خداحافظ ای گنج ویران شام
که شد در تو عمر رقیه تمام
خداحافظ ای ضرب سیلی و مشت
خداحافظ ای سنگهای درشت...
ای محمد! ای رسول بهترین کردارها
حسن خلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها
در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو عمارها
تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اقرارها
پای بوسی تو عزت داده ما را اینچنین
گل نباشد کس نمی آید سراغ خارها
کی رود از خاطرتم یادت که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجارها
داغ تو در سینه ی ما هست چون خاک تواییم
لاله کی روییده در آغوش شوره زارها
گل که منسوب تو گردد رنگ و بویش می دهند
شاهد حرفم گلاب و شیشه ی عطارها
وقت رزمت آنچنانی که میان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگی کرارها
ای که با خون دلت پرورده ایی اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها
سنگ می خوردی و می گفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها
با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها
خم به ابرویت نیاوردی در این بیست و سه سال
بر سرت گرچه بلا بارید چون رگبارها
رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت ، شهرت مدینه ، بارها
تا که چشمت بسته شده ای قافله سالار عشق
رم نمودند عده ای و پاره شد افسارها
آنقدر گویم پس از تو میخ در هم خون گریست
ناله ها برخواست بعدت از در و دیوارها
محسن عرب خالقی
ایام شهادت جانگداز پیامبر رحمت، عزت و سعادت و فرزندان عزیزش حضرات امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام محضر مبارک حضرت بقیه الله الاعظم مهدی منتظر روحی لتراب مقدمه الفدا ونایب برحق و عزیزش حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای و همه امت اسلامی تسلیت باد