اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهى خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، یاد نهضت حسینى براى همیشه جاودانه شد و این کار پایهگذارى گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون - از قبیل شهادت حسینبنعلى علیهالسّلام در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسلهاى بعد، از دستاورد شهادت استفادهى زیادى نخواهند برد....
درست است که خداى متعال، شهدا را در همین دنیا هم زنده نگه مىدارد و شهید به طور قهرى در تاریخ و یاد مردم ماندگار است؛ اما ابزار طبیعى که خداى متعال براى این کار - مثل همهى کارها - قرار داده است، همین چیزى است که در اختیار و ارادهى ماست. ما هستیم که با تصمیم درست و بجا، مىتوانیم یاد شهدا و خاطره و فلسفهى شهادت را احیا کنیم و زنده نگهداریم.
رمز زنده ماندن واقعهى عاشورا
اگر زینبکبرى سلاماللَّهعلیها و امام سجّاد صلواتاللَّهعلیه در طول آن روزهاى اسارت - چه در همان عصر عاشورا در کربلا و چه در روزهاى بعد در راه شام و کوفه و خود شهر شام وبعد از آن در زیارت کربلا و بعد عزیمت به مدینه و سپس در طول سالهاى متمادى که این بزرگواران زنده ماندند - مجاهدات و تبیین و افشاگرى نکرده بودند و حقیقت فلسفهى عاشورا و هدف حسینبنعلى و ظلم دشمن را بیان نمىکردند، واقعهى عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقى نمىماند. چرا امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام - طبق روایت - فرمودند که هر کس یک بیت شعر دربارهى حادثهى عاشورا بگوید و کسانى را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟چون تمام دستگاههاى تبلیغاتى، براى منزوى کردن و در ظلمت نگهداشتن مسألهى عاشورا و کلاً مسألهى اهلبیت، تجهیز شده بودند تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضیه چه بود. تبلیغ، اینگونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهاى ظالم و ستمگر، حداکثر استفاده را از تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنتآمیز مىکردند. در چنین فضایى، مگر ممکن بود قضیهى عاشورا - که با این عظمت در بیابانى در گوشهیى از دنیاى اسلام اتفاق افتاده - با این تپش و نشاط باقى بماند؟ یقیناً بدون آن تلاشها، از بین مىرفت. آنچه این یاد را زنده کرد، تلاش بازماندگان حسینبنعلى علیهالسّلام بود. به همان اندازه که مجاهدت حسینبنعلى علیهالسّلام و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نیز مجاهدت زینب علیهاالسّلام و مجاهدت امام سجّاد علیهالسّلام و بقیهى بزرگواران، دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنهى نظامى نبود؛ بلکه تبلیغى و فرهنگى بود. ما به این نکتهها باید توجه کنیم.
درسى که اربعین به ما مىدهد، این است که: باید یاد حقیقت و خاطرهى شهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببینید از اول انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب و امام و اسلام و این ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبلیغات و طوفانى که علیه جنگ به راه نیفتاد جنگى که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیت و شرف مردم بود. ببینید دشمنان علیه شهداى عزیزى که جانشان - یعنى بزرگترین سرمایهشان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه کردند و مستقیم و غیرمستقیم، با رادیوها و روزنامهها و مجلهها و کتابهایى که منتشر مىکردند، در ذهن آدمهاى سادهلوح در همه جاى دنیا، چه تلقینى توانستند بکنند.حتّى افراد معدودى از آدمهاى سادهدل و جاهل و نیز انسانهاى موجّه و غیر موجّهى در کشور خودمان هم، در آن فضاى ملتهب جنگ، گاهى حرفهایى مىزدند که ناشى از ندانستن و عدم احاطه به حقایق بود. همین چیزها بود که امام عزیز را برمىآشفت و وادار مىکرد که با آن فریاد ملکوتى، حقایق را با صراحت بیان کند. اگر در مقابل این تبلیغات، تبلیغات حق نبود و نباشد و اگر آگاهى ملت ایران و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان، در خدمت حقیقتى که در این کشور وجود دارد، قرار نگیرد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. میدان تبلیغات، میدان بسیار عظیم و خطرناکى است. البته، اکثریت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به برکت آگاهىِ ناشى از انقلاب، در مقابل تبلیغات دشمن بیمه هستند و مصونیت پیدا کردهاند. از بس دشمن دروغ گفت و چیزهایى را که در مقابل چشم مردم بود، به عکس و واژگون نشان داد و منعکس کرد، اطمینان مردم ما نسبت به گفتهها و بافتهها و یاوهگوییهاى تبلیغات جهانى، بکلى سلب شده است. دستگاه ظالم جبار یزیدى با تبلیغات خود، حسینبنعلى علیه السلام را محکوم مىساخت و وانمود مىکرد که حسینبنعلى علیه السلام کسى بود که بر ضد دستگاه عدل و حکومت اسلامى و براى دنیا قیام کرده است!! بعضى هم، این تبلیغات دروغ را باور مىکردند. بعد هم که حسینبنعلى علیهالسّلام، با آن وضع عجیب و با آن شکل فجیع، به وسیلهى دژخیمان در صحراى کربلا به شهادت رسید، آن را یک غلبه و فتح وانمود مىکردند! اما تبلیغات صحیح دستگاه امامت، تمام این بافتهها را عوض کرد. حق، این گونه است.
اهمیت اربعین از کجاست؟ صرف این که چهل روز از شهادت شهید می گذرد، چه خصوصیتی دارد؟ اربعین خصوصیتش به خاطر این است که در اربعین حسینی یاد شهادت حسین زنده شد و این چیز بسیار مهمی است. شما فرض کنید اگر این شهادت عظیم در تاریخ اتفاق می افتاد یعنی حسین بن علی و بقیه شهیدان در کربلا شهید می شدند، اما بنی امیه موفق می شدند همانطور که خود حسین را و یاران عزیزش را از صفحه روزگار بر افکندند و جسم پاکشان را در زیر خاک پنهان کردند، یاد آنها را هم از خاطره نسل بشر در آن روز و روزهای بعد محو کنند. ببینید در این صورت آیا این شهادت فایده ای برای عالَم اسلام داشت؟ یا اگر هم برای آن روز یک اثری می گذاشت، آیا این خاطره در تاریخ هم، برای نسلهای بعد هم، برای گرفتاریها و سیاهی ها و تاریکی ها و یزیدی های دورن آینده تاریخ هم، اثری روشنگر و افشاء کننده داشت؟ می بینید که هیچ اثری نداشت، حسین که شهید می شد، خود او به اعلاء علیین رضوان خدا می رسید، شهیدانی که کسی نفهمید و در غربت، در سکوت، در خاموشی شهید شدند، به هجر خودشان در آخرت می رسیدند، اما آیا چقدر درس شدند؟ چقدر اسوه شدند؟ درس، آن شهیدی می شود که شهادت او و مظومیت او را نسلهای معاصر و آینده او بدانند و بشنوند، درس و اسوه آن شهیدی می شود که خون او بجوشد و در تاریخ سرازیر بشود، مظلومیت یک ملت آن وقتی می تواند زخم پیکر ستم کشیده ی شلاق خورده ی ملتها را شفاء بدهد و مرهم بگذارد که این مظلومیت فراد بشود، این مظلومیت به گوش انسانهای دیگر برسد، برای همین است که امروز ابر قدرتها صدا توی صدا انداختند که صدای ما بلند نشود، برای همین است که حاضرند پولهای گزاف خرج کنند تا دنیا نفهمد که چنگ تحمیلی چرا به وجود آمد، با چه انگیزه ای، با دست که، با تحرک که. آن روز هم دستگاههای استکباری، حاضر بودند هر چه دارند خرج کنند به قیمت این که نام و یاد حسن و خون حسین و شهادت عاشورا مثل درس در مردم آن زمان و ملتهای بعد باقی نماند و شناخته نشود. البته در اوائل کار درست نمی فهمیدند که چقدر مطلب با عظمت است. هر چه بیشتر گذشت، بیشتر فهمیدند.در اواسط دوران بنی عباس حتی قبر حسین بن علی علیه السلام را ویران کردند، آب انداختند، خواستند از او هیچ اثری باقی نماند.
و اربعین آن روزی است که بر افراشته شدن پرچم پیام شهادت کربلا در آن روز آغاز شد و روز باماندگان شهداست. اربعین اول آن روزی است که برای اولین بار زائران شناخته شده حسین بن علی به کربلا آمدند؛ جابر بن عبدالله انصاری است و عطیه از اصحاب پیغمبر، از یاران امیر المؤمنین و آمدند آن جا و جابرن عبدالله حتی نابینا بود- آنطور که در نوشته ها و اخبار هست- و دستش را عطیه گرفت و برد روی قبر حسین بن علی گذاشت و او قبر را لمس کرد و گریه کرد و با حسین بن علی علیه السلام حرف زد و با آمن خود و با سخن گفتن خود خاطره حسین بن علی را زنده کرد و سنت زیارت قبر شهداء را پایه گذاری کرد. یک چنین روز مهمی است روز اربعین.
اللهم ارزقنی شفاعه الحسین یوم الورود و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین واصحاب الحسین
گزیده ای از بیانات ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای در خصوص اربعین
مرگ بر تازیانه ها ... تازیانه های بی امان به گرده های بی گناه بردگان
مرگ بر مرگ ناگهانی صد هزار زندگی در یکی دو ثانیه با سقوط علم از آسمان
مرگ بر کشتن جوانه ها
مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه ها
مرگ بر فضاحت دورغ
مرگ بر سیم های خاردار و کشتزارهای مین
مرگ بر گورهای دسته جمعی و بند های انفرادی زمین
مرگ بر بریدن نفس .. مرگ بر قفس .. مرگ بر شکوه خار و خس .. مرگ بر هوس .. مرگ بر حقوق بی بشر .. مرگ بر تبر شراره های شر
مرگ بر سفارت شنود
مرگ بر کودتای دود ... زنده باد زندگی او ... زنده باد زندگی من ، تو ، ما ... یک کلام مرگ بر آمریکا
مرگ بر بریدن نفس .. مرگ بر قفس .. مرگ بر شکوه خارو خس .. مرگ بر هوس .. مرگ بر حقوق بی بشر .. مرگ بر تبر شراره های شر
مرگ بر آمریکا ... مرگ بر آمریکا... مرگ بر آمریکا
مرگ بر ابولهب، یزدید و شمر و ابن سعد، مرگ بر زاده زیاد ... بگو بلند:
مرگ بر قطعنامه های بستن فرات ... قطع آب ... مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب
مرگ بر قتل خنده های روشن علیرضا
مرگ بر گلوله ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا
یک کلام: مرگ بر آمریکا...
فرمان هشت مادهای به سران قوا درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی
حضرت آیتالله خامنهای، فرمان مهمی را در خصوص مبارزه همه جانبه و سازمان یافته با مفاسد مالی و اقتصادی، در دهم اردیبهشت ماه سال 1380 خطاب به سران قوا صادر کردند .
متن فرمان رهبر انقلاب اسلامی به رؤسای قوای سهگانه بدین شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
حضرات آقایان رؤسای محترم قوای سه گانه دامت تأییداتهم
تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و تهیه طرح مبارزه با فساد که دو قوهی مجریه و قضائیه بدان همت گماشتهاند، عزم جدّی مسئولان را به اقدام در این امراساسی و حیاتی نوید میدهد . حکومتی که مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصلهی طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند، و این جهادی از سر اخلاص و همّتی سستیناپذیر میطلبد. جمهوری اسلامی که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامی، هدف و فلسفهئی ندارد نباید در این راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانهی علوی را باید در مدّ نظر داشته باشد؛ و به کمک الهی و حمایت مردمی که عدالت و انصاف را قدر میدانند تکیه کند .
نامگذاری امسال به نام مبارک «رفتار علوی» فرصت مناسبی است که شما برادران عزیز، خط مراقبت از سلامت نظام را که بحمداللَّه در سالهای گذشته همواره در کار بوده، فعّالیتی تازه نفس و سازمان یافته ببخشید و با همکاری و اتحاد، افقها را در برابر چشم این ملّت نجیب و مؤمن، روشنتر و شفافتر سازید.
امروز کشور ما تشنهی فعالیّت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایهگذاری مطمئن است. و این همه به فضائی نیازمند است که در آن، سرمایهگذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جویندهی کار و همهی قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از امکانات حکومتی، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیادهخواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایهگذار و تولید کننده و اشتغالطلب، همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و کسانی از آنان به استفاده از راههای نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد.
خشکانیدن ریشهی فساد مالی و اقتصادی و عمل قاطع و گرهگشا در این باره، مستلزم اقدام همه جانبه بوسیلهی قوای سه گانه مخصوصاً دو قوهی مجریه و قضائیه است. قوهی مجریه با نظارتی سازمان یافته و دقیق و بیاغماض، از بروز و رشد فسادمالی در دستگاهها پیشگیری کند، و قوهی قضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی کشور بردارد. بدیهی است که نقش قوهی مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهای قانونی است و نیز در ایفاء وظیفهی نظارت، بسیار مهم و کارساز است.
لازم است نکاتی را به حضرات آقایان و دیگر دست اندرکاران کشور که میتوانند در مبارزه با فساد مالی ایفاء نقش کنند، تذکر دهم:
1 - با آغاز مبارزهی جدّی با فساد اقتصادی و مالی، یقیناً زمزمهها و بتدریج فریادها و نعرههای مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعی است بددلانی که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانی که از القائات آنان تاثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسئولان خیرخواه در قوای سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، بنوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومی به دستگاههای دولتی و قضائی در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.
2 - ممکن است کسانی بخطا تصوّر کنند که مبارزه با مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از ثروتهای ملّی، موجب ناامنی اقتصادی و فرار سرمایهها است. به این اشخاص تفهیم کنید که بعکس، این مبارزه موجب امنیت فضای اقتصادی و اطمینان کسانی است که میخواهند فعالیت سالم اقتصادی داشته باشند. تولید کنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالماند.
3 - کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوهی قضائیه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستی که میخواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانی که میخواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.
4 - ضربهی عدالت باید قاطع ولی در عین حال دقیق و ظریف باشد. متهم کردن بیگناهان، یا معاملهی یکسان میان خیانت و اشتباه، یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست. مدیران درستکار و صالح و خدمتگزار که بیگمان، اکثریت کارگزاران در قوای سه گانه کشور را تشکیل میدهند نباید مورد سوء ظن و در معرض اهانت قرار گیرند و یا احساس ناامنی کنند. چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد، وظیفهئی مهم شناخته شود.
5 - بخشهای مختلف نظارتی در سه قوه از قبیل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکاری صمیمانه، نقاط دچار آسیب در گردش مالی و اقتصادی کشور را بدرستی شناسائی کنند و محاکم قضائی و نیز مسئولان آسیب زدائی در هر مورد را یاری رسانند.
6 - وزارت اطلاعات موظف است در چهارچوب وظائف قانونی خود، نقاط آسیبپذیر در فعالیتهای اقتصادی دولتىِ کلان مانند: معاملات و قراردادهای خارجی، و سرمایهگذاریهای بزرگ، طرحهای ملّی، و نیز مراکز مهم تصمیمگیری اقتصادی و پولی کشور را پوشش اطلاعاتی دهد و به دولت و دستگاه قضائی در تحقق سلامت اقتصادی یاری رساند و بطور منظم به رئیس جمهور گزارش دهد.
7 - در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حساب کشی معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هرمسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.
8 - با این امر مهم و حیاتی نباید بگونهی شعاری و تبلیغاتی و تظاهرگونه رفتار شود. بجای تبلیغات باید آثار و برکات عمل، مشهود گردد. به دست اندرکاران اینمهم تاکید کنید که بجای پرداختن به ریشهها و امالفسادها به سراغ ضعفا و خطاهای کوچک نروند و نقاط اصلی را رها نکنند. هرگونه اطلاع رسانی به افکار عمومی که البته در جای خود لازم است، باید بدور از اظهارات نسنجیده و تبلیغاتگونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشد.
از خداوند متعال اخلاص و جِدّ و توفیق را برای خود و شما و همهی مسئولان این امور، مسئلت میکنم و امیدوارم این اقدام مورد رضای حضرت بقیةاللَّهالاعظم روحی فداه قرار گرفته گام بلندی بسوی رفاه و آسایش عمومی را تدارک کند.
والسلام علیکم
سیدعلی خامنهای
10 اردیبهشتماه 1380
ملاحظه: این مطلب به مناسبت برگزاری همایش ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد که در تهران با حضور سران سه قوه برگزار است، صرفا جهت یادآوری منتشر گردید.
نشانه های ظهور:
1. حضرت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم: سه پرچم در یک سال و یک ماه و یک روزخروج می کنند (1ـ سفیانی 2ـ خراسانی 3ـ یمانی)
2. حضرت امام صادق علیه السلام: مردی از اولاد عمویم زید در یمن خروج می کند.
3. حضرت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم: یمانی ازشیعیان امیرمومنان (ع) است خروج یمانی و سفیانی مانند دو اسب مسابقه همزمان به دنبال ییکدیگر است.
4. حضرت امام صادق علیه السلام: در آن میان پرچم های هدایت از خراسان بیرون آمده با شتابی هر چه تمام تر منازل ررا طی کرده و پیش می تازند و تعدادیی از یاران قائم (عج) در میان آنها خواهند بود.
5. حضرت امام صادق علیه السلام: هنگامی که پرچم های سیاه از خراسان به راه افتاد به سویش بشتابید ولو با سینه خیز رفتن از روی برفها باشد.
6. حضرت امام صادق علیه السلام: آگاه باشید که آنها (سپاه خراسانی) یاران حضرت مهدی (عج) هستند و زمینه ی سلطنت جهانی او را فراهم می سازند.
7. حضرت امام باقرعلیه السلام: (سپاه خراسانی) پرچمها را جز به دست حضرت صاحب مهدی (عج) نمی دهند، کشته هایشان شهید است.
8. حضرت امام صادق علیه السلام: قتل نفس زکیّه از نشانه های قطعی ظهور است.
9. حضرت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم: اگر سفیانی را ببینی او را پلید ترین مردم می یابی.
10. حضرت امام رضا علیه السلام: سفیانی ویک تن از بنی کلب در بیت المقدس کشته می شوند.
11. حضرت امام حسین علیه السلام: تحقیقاً منادی آسمانی به نام حضرت مهدی (عج) ندا می کند ، هر کس که در شرق و غرب جهان باشد آن ندا را می شنود.
12. حضرت امام صادق علیه السلام: منادی آسمانی اول صبح از آ سمان ندا می کند آگاه باشیدکه حق با علی(ع) و شیعیان اوست این ندا را هر قومی به زبان خود می شنود.
13. حضرت امام صادق علیه السلام: پناهنده ای به خانه خدا پنا هنده شود آنگاه لشگر سفیانی به سوی او فرستاده می شود چون به سرزمین بیداء می رسند زمین آنها را در کام خود فرو می برد.
14. حضرت امام باقرعلیه السلام: سپاه سفیانی در سرزمین بیداء فرو می آیند پس منادی آسمانی بانگ می زند: ای سرزمین بیداء این جمعیت را نابود کن آنگاه همگی در کام زمین فرو می روند.
نقل قول یکی از بچه های عراقی :
شیخ شیعه عراقی شروع کرده بود به تعریف از حاج قاسم ، میگفت من تاقبل از این نمیشناختم حاج قاسم رو ولی بعد از برخورد با ایشان و دیدن عملیات نیروهای وی به قدرت فکری این مرد پی بردم. میگفت 20 نفر ازنیروهای حاج قاسم پریروز در یک عملیات غافلگیرانه نیروهای داعش را که در حال عبور از منطقه ایی بودن قیچی کردن این 20 نفر بدون هیچ زخمی و تلفاتی 320 داعشی را هلاک کردند و بعد حاج قاسم با کت و شلوار اومد بای سرجنازه ها و پیامی داد به داعش که همونجا احساس غرور کردم. این شیخ گفت متن پیام حاج قاسم این بود: هماطنور که می بینید لباس من برای حنگ نیست ، وای برشما اگه رهبرم سید علی دستور بدهد که لباس نظامی بپوشم . . .
جا ماندهایم و شرح دل ما خجالت است
زائر شدن، پیاده، یقینا سعادت است
ویزا، بلیط کرب و بلا مال خوب هاست
سهم چو من پیامک "هستم به یادت" است
یک اربعین غزل، به امید عنایتی...
این بغض من اگر چه خودش هم عنایت است
چیزی برای عرضه ندارم مرا ببخش
یعنی غزل، نشانهی عرض ارادت است
ما هیچ، ما گناه... فقط جان مادرت
امضا بکن که شاعرت اهل شهادت است
"باشد حسین، کرب و بلا مال خوبها"
یک مهر تربت از تو برایم کفایت است...
فاطمه سادات مظلومی