عبودیت در کلام امام
- توجه به غیر خدا ، انسان را به حجابهاى ظلمانى و نورانى محجوب مىنماید .
- اصل تمجید ، براى غیر خدا واقع نمىشود ، حتى شما که از یک گل تعریف مىکنید ، از یک سیب تمجید مىکنید ، این تمجید خداست .
- مطمئن باشید که اگر کارهایتان از الوهیت سرچشمه نگیرد ، و از وحدت اسلامىبیرون بروید، مخذول مىشوید .
- اگر اغراض الهى داشتید ، مادى هم دنبالش هست ، اما این مادى، دیگرالهى شده است .
- تشخیص معیار الهى از شیطانى آن است که پس از مراجعه به خود ، بیابد کهآنچه که او مىخواهد، نفس عمل است، گرچه این کار را دیگرى انجام دهد .
- توجه به خدا و هجرت از خود به خدا - که بزرگترین هجرتهاست - هجرت ازنفس به حق، و از دنیا به عالم غیب، شما را تقویت کرد .
- پس از اتکال به خداوند، به قدرت خود که از اوست اعتماد و اتکال داشته باشید.
- به شما مىگویم که از هیچ کس نترسید الاّ خدا؛ و به هیچکس امید نبندید الا خداى تبارک و تعالى .
بسیج سیاسی است اما سیاستزده، سیاسیکار و جناحی نیست. بسیج مجاهد است اما بیانضباط و افراطی نیست، عمیقاً متدین و متعبد است اما متحجر و خرافی نیست، بابصیرت است اما ازخودراضی نیست، اهل جذب حداکثری است اما غیور است و درباره اصول تسامح نمیکند، طرفدار علم است اما علمزده نیست، اخلاق اسلامی دارد اما این اخلاقش ریاکاری نیست، در آباد کردن دنیا فعال است اما خود اهل دنیا نیست.
حضرت امام خامنه ای 6/9/1390
هفته بسیج بر همه بسیجیان مخلص و بی ادعا مبارک باد
20نکته مهم برای سلامت از زبان پروفسور سمیعی
چی بخوریم:
* اگر حسابی اعصاب تان به هم ریخته، موز بخورید .
* اگر می خواهید کلیه تان سنگ نسازد، زردآلو بخورید .
* اگر فشارخون تان بالاست، کشمش بخورید .
* اگر از سرو صدای معده رنج می برید، ماست بخورید .
* اگر بیش از حد سرفه می کنید، عسل بخورید .
* اگر همیشه احساس خستگی می کنید، فلفل دلمه ای قرمز بخورید .
* اگر می ترسید سرطان معده بگیرید، کلم بخورید .
* اگر مشکل یبوست دارید، انجیر بخورید .
* اگر دارای مشکلات گوارشی هستید، ریحان بخورید .
* اگر دچار سوزش معده هستید، چای بابونه بخورید .
ده خطای بزرگ که باعث سکته مغزی می شوند :
1- نخوردن صبحانه
2- پرخوری
3- دخانیات
4- استفاده زیاد قند و شکر
5- آلودگی هوا
6- کمبود خواب
7- پوشاندن سر به هنگام خواب
8- کار کشیدن از مغز در هنگام بیماری
9- کاهش افکار مثبت
10- کم حرفی
منبع: جهان
یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج
جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج
یا علی خون حسینت کی رود از یادها
گو ببیند زینب این غوغای خونخواه بسیج
تا علمدارش گشاید بال شاهین علم
می دهد فرمان حسینت کو بود شاه بسیج
اشک و خون می بارد از آفاق آذربایجان
خود به مژگان رفت آذربایجان را بسیج
می زداید دود آه خیمه های سوخته
خیمه و خرگاه زد در کربلا آه بسیج
کور دل بودند اهل کوفه و بیعت شکن
قوم سلمان است این قوم دل آگاه بسیج
غرش ای شیر خدا ببر و پلنگ خفته را
تا شود صدامیان خرگوش و روباه بسیج
لشکر اسلام شد چون سیل وطوفان در خروش
کفر اگر خود کوه باشد می شود کاه بسیج
روز کین و انتقام است از گروه حرمله
چند باشد داغ اصغر زجر جانکاه بسیج
رهبر از نصر من الله داد فرمان جهاد
تا رسد فتح قریب از نصرت الله بسیج
صد هزار از “بیست میلیون” رهسپار جبهه هاست
تا بیفتد خرمگس در دام جولاه بسیج
رغبت و شوق شهادت خرمنی انباشته است
حاش لله نیست یک جو، هرگز اکراه بسیج
کربلا تشنه است و بر سقای خود چشم انتظار
طلعت ماه بنی هاشم بود ماه بسیج
با شعار یا محمد شیعه و سنی یکی است
نیست جز قرآن و حق ذکری در افواه بسیج
این سفر با “فتح پایان” باز می گردد سپاه
می دهد پایان به فتح گاه و بی گاه بسیج
سر به درگاه خدا می ساید این جهد و جهاد
شهریارا تا به سایی سر به درگاه بسیج
عشق غایت آرزوی انسان است، باقی زندگی محلی برای تجلی عشق است... عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام. عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی و خودبینی می رهاند، دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است
برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی، که مدتهاست با آن آشنایم. ولی برای اولین بار وصیت می کنم. خوشحالم که در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم که از عالم و ما فیها بریده ام. همه چیز را ترک گفته ام. علائق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره کرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم ...
خدایا ترا شکر می کنم که به من نعمت " توکل " و " رضا" عطا کردی، و در سخت ترین طوفانها و خطرناکترین گردابها، آنچنان به من اطمینان و آرامش دادی که با سرنوشت و همه پستی ها و بلندیهایش آشتی کردم و به آنچه تو بر من مقدر کرده ای رضا دادم.
خدایا در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتی، تو در کویر تنهایی، انیس شبهای تار من شدی، تو در ظلمت ناامیدی، دست مرا گرفتی و کمک کردی... که هیچ عقل و منطقی قادر به محاسبه پیش بینی نبود، تو بر دلم الهام کردی و به رضا و توکل مرا مسلح نمودی، و در میان ابرهای ابهام و در مسیری تاریک مجهور و وحشتناک مرا هدایت کردی
بسیجی عارف شهید چمران
حسیـن جان!
روزی که شود "اذالسماء انفطرت"
وانگه که شود "اذالنجوم انکدرت"
من دامن تو بگیرم اندر"سئلت"
گویم صنما "بای ذنب قتلت"
عشق تو مرا "الست منکم ببعید"
هجر تو مرا "ان عذابی لشدید"
برکنج لبت نوشته "یحیی و یمیت"
من مات من العشق، فقد مات شهید
شعر از حضرت امام خامنه ای روحی فداه
خدا...
تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمی شود
تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد
تنها کسی است که با پای شکسته هم می توان سراغش رفت
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر بر می دارد
تنها کسی است که وقتی همه رفتند، می ماند
تنها کسی است که وقتی همه پشت کردند، آغوش می گشاید
تنها کسی است که وقتی همه تنهایت گذاشتند، محرمت می شود
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن!
فاغثنا یا غیاث المستغیثین...