باید به تبلیغات سوء، از هر ناحیه گوش نکرد. به قول یکی از نویسندگان: «اگر ازدواج موقت از ناحیه غرب عرضه می شد، آن وقت می دیدید که چه کنفرانسها و سمینارها برایش تشکیل میدادند و چقدر آن را مترقی جلوه می دادند!» (نظام حقوقی زن در اسلام، مرتضی مطهری).
آنجا که انسانها را باید اصلاح و آگاه سازیم به دلیل عدم لیاقت در اصلاح انسانها نباید مرتباً به جان مواد قانونی بیفتیم و انسانها را تبرئه کنیم و قوانین را مسئول بدانیم.
باید متذکر شویم، تردیدی نیست که تمام ادیان آسمانی بر ضد هوسرانی و هواپرستی قیام کرده اند؛ تا آجا که بسیاری از پیروان ادیان آسمانی به ترک هواپرستی و تحمل ریاضت های سخت برآمده اند و کسانی که هدفشان کام جویی بوده ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده اند.
آنان که با ازداواج موقت یا تعدد زوجات مخالفت میکنند، باعث می شوند که روزی مردانشان، دنبال همجنس بازی باشند. آن وقت ببینیم که زنان در مقابل این گمراهی جنسی چه خواهند کرد. در غرب چند همسری ممنوع است، امّا همجنس بازی آزاد!
جای تعجب است که عقیده رایج روانشناسان و فیلسوفان اجتماعی غرب بر این است که: مرد، چند همسری آفریده شده و تک همسری بر خلاف طبیعت اوست.
راوی گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: دختری نوجوان و باکره است که پدر و مادر او زنده اند و تحت نظر آنها قرار دارد؛ ولی - بحساب علاقه ای که به من دارد - پنهان از پدر و مادرش، مرا به سوی خود می خواند؛ پس آیا من با او آن کار را بکنم...؟!
حضرت فرمودند: بلی، ولی بپرهیز از موضع فـَرْج آن دختر- یعنی آلت خود را به آن قسمت نرسان! - گفتم: پس اگر راضی شود که آلتهایمان را هم به یکدیگر برسانیم، حکم آن چیست؟!
حضرت فرمودند: اگر چه راضی هم شد، باز این کار را نکن! چرا که این موجب ننگ وعار برای دختران باکره است! (وسائل الشیعه، حدیث26454).
*شیخ مفید (از بزرگترین فقهای امامیّه، فوت:413 ق) نیز در رساله متعه از امام صادق(ع) نقل نموده که فرمود: «باکی نیست به ازدواج با دختر باکره، هرگاه خودش راضی باشد، بدون اجازه پدرش».
نیز از همان حضرت نقل می کند که فرمود:«باکی نیست که متعه کند دختر باکره را، در صورتی که دخول به او نکند، تا سبب شرمندگی او نزد خانواده اش شود (از اینکه پرده بکارت خود را از دست داده)» (بحار الانوار، علامه مجلسی، ج103/ ص308/ حدیث26).
* بـِشْر بن حمزه میگوید: در زمان امام باقر(ع) یکی از رجال قریش بمن گفت: دختر عموی من که دارای مال بسیار بود دنبالم فرستاده، پیغام داد: تو می دانی چقدر برای من خواستگار آمده و من همه را جواب ردّ داده ام، و نیز دنبال تو نفرستادم به خاطر رَغبَت به مردان! امّا شنیده ام که خدا مُتعه را در کتاب خود حلال دانسته و رسول خدا(ص) نیز آن را در سنّت خود جاری ساخته، امّا عمر آنرا حرام دانسته است. حال، من میخواهم خدا و رسولش را اطاعت نموده و عُمَر را عِصیان (= نافرمانی) نمایم! پس تو مرا مُتعه نما! (به عقد موقت خود درآور!).
به او گفتم: اجازه بده، خدمت امام باقر برسم و از او سؤال کنم. خدمت حضرت رسیده، مشاوره کردم. حضرت فرمودند: این کار را انجام بده! سپس امام فرمود: درود خدا بر شما دو همسر! (فروع کافی، شیخ کلینی، ج5/ ص465).
نقش مهمّ شیخ جعفر نجفی (کاشف الغِطاء) و فتحعلیشاه، در ترویج فرهنگ ازدواج موقت فامیلی در ایران عهد قاجار]:
•[مرحوم شیخ جعفر نجفی – کاشِفُ الغِطاء – فقیه عهد فتحعلیشاه قاجار، از مُرَوِّجین سنت ازدواج موقّت (مُتعه / صیغه) و از مُشَوِّقین مردم وجوانان به آن– برای حفظ عفت وامنیّت عمومی جامعه – بود؛ بحدّی که صاحِب قِصَصُ العُلماء – مرحوم میرزا محمّد تُنـُکابُنی– در شرح احوالات وی (ش31- ص236و237از چاپ جدید قصص العلماء) مینویسد:
· «... در سالی که شیخ به قزوین آمد، بمسجد رفت؛ مردم خواهش مَوعِظَه نمودند. شیخ در مسجد، بالای منبر رفت و فرمود: ایّها النـّاس! مگر شما شیعه نیستید؟! چرا عقد انقطاع (ازدواج موقت) در میان شما متداول نیست؟! پس فرمود که: تقصیر با علماءِ بَلـَد (شهر) است. و چون حاجّ ملاّ عبدالوهّاب، رَئیس علماء قزوین درآن عهد بود؛ شیخ به او خِطاب فرمود که: چرا دختر خود را به عقد انقطاع (ازدواج موقت) نمی دهی تا مردم رَغبَت در عقد انقطاع کنند و به تو مُتابَعَت (= پیروی و تبعیّت) کنند؟...».
در "نـُزهَة الأبرار" (در وقایع عهد قاجار) ادامه ماجرا چنین آمده است: «... پس چون دخترِ آن مجتهد معروف شهر، بعقد موقت پسری فقیر و بی بضاعت در آمد وجارچیان به امر نمایندگان مرحوم فتحعلی شاه قاجار، در قزوین و برخی شهرهای اطراف جار زدند و این واقعه را اِعلام عموم نمودند، زشتی و قـُبح غیر منطقی ازدواج موقت – که سنتی اسلامی وضروری برای جامعه است – شکسته شد و مردم قزوین ونواحی اطراف، براحتی، دختران و پسران نوجوان و تازه بالغ را به هم رسانده و ایشان را با یکدیگر مَحرَم ساخته و به کام می رساندند؛ و لفظ صیغه را به کار نمی بردند، بلکه می گفتند: «می خواهیم فلان پسر را با فلان دختر مَحرَم سازیم، تا به گناه نیفتند». امّا جهت جلوگیری از طغیان حسّ شهوت درپسران ودختران تازه بالغ، والدین هریک ازآندو پسرودختر، در خانه ای که بصورت هفتگی و بیشتر در شب های جمعه جمع می شدند، بطور خصوصی و دور از سمع وبَصَر دیگران، عهدنامه یا قولنامه ای مینوشتند و در آن تأکید می کردند که اگر دخول صورت گیرد و دختر پرده بکارت خود را از دست بدهد، پسر باید تعهّد کند که در این فرض، بلافاصله با آن دختر ازدواج دائم نماید و ایشان که تا آن زمان «محرم هم بوده اند»، از این پس «زن و شوهر(دائمی) شوند»، و این عهدنامه یا قولنامه را همگی امضاء یا مُهر میکردند و دختر و پسر را همان شب، تنها در اطاق خلوتی در آن خانه رها می کردند و خود چند ساعت به گفت و شنود و ضیافت پرداخته وچون آندو از هم کام می گرفتند، همگی رهسپار خانه خود میشدند و کسی نیز از این جریان خبردار نمی شد؛ زیرا اهل محلّ، ایشانرا از بستگان و آشنایان یکدیگر میدانستند و برای کسی از همسایگان نیز هیچ سؤالی پیش نمی آمد که این رفت و آمدهای هفتگی برای چیست! این یکی از هزاران خدمت مرحوم فتح علی شاه قاجار به ایران و جوانان بود. و خود این پادشاه نیز حَرَمسرایی خصوصی داشت که هر چه زن بی سرپرست، فقیر، بیوه و بی پناه بود، درآن جمع شده بودند و شاه شخصاً به امور ایشان رسیدگی میکرد و ایشانرا پناه داده، خرجی خودشان و کودکانشان را میداد؛ حال آنکه برخی از این زنان حرم سرا، زشت رو و مریض احوال هم بودند؛ ولی هدف فتحعلی شاه و ناصرالدّین شاه و امثال ایشان، فقط حمایت و پناه دادن به آنها و جلوگیری از فساد ایشان بوده، و نه هوسرانی و شهوترانی شخصی، آنچنانکه مورّخان خائن و دروغگوی غربی و مُستشرِقین کینه توز و مشروطه خواهان تبه کار سِیَه روز در تواریخ سراپا دروغ خود نوشته اند، تا چهره پادشاهان اسلام و ایران را بد و زشت جلوه دهند! ... و این سنت ازدواج موقت خانوادگی و فامیلی، بهمان صورت محرمانه، بین خانواده ها و آشنایان، همچنان تا اواخر عهد قاجار و اوایل عهد ننگین مشروطیّت پابرجا بود؛ امّا همزمان با صدای گامهای ننگین استعمار روس و انگلیس، در قالب مشروطه، این رسم خانوادگی و فامیلی زیبا و آرامبخش نیز – توأم با پخش اشعار شاعران خود فروخته و جیره خوار عصر مشروطه، مثل عارف قزوینی و ایرج میرزا - برچیده شد، تا زنا و فحشاء جای آن را پر کند!!
هر چقدر دین و آموزه های دینی را بررسی می کنیم متوجه می شویم که دستور دین این است که در عرصه های مختلف زندگی باید همواره در حال جهد، جهاد و مجاهدت بود. از اولین ساعات تکلیف شدن باید برای فهمیدن و تشخیص درست وظیفه و عمل درست و به موقع به وظیفه باید مجاهدت کرد. به عبارت دیگر، جهاد علمی بعلاوه جهاد برای تزکیه و خودسازی تا هنگام مرگ، لحظه ای نباید ترک یا مغفول واقع شود. انسان مومن قطعا انسان مجاهد است و الا در ایمانش باید شک کرد.
اگر جهاد علمی و جهاد در تمام عرصه های زندگی از جمله مدیریت جهادی و جهاد با اموال و انفس در زندگی مسلمین ساری و اجرایی شده و جزو شخصیت جامعه اسلامی شود، تمام مشکلات حل و جامعه آرمانی الهی و اسلامی شکل خواهد گرفت.
و جهاد یعنی تلاش عالمانه مستمر، با تمام وجود و امکانات، در راه خدا و برای رضای خدا با فرماندهی و هدایت امام هر عصر و زمان؛ چون جهاد بدون هماهنگی با نظر و امر امام حق در هر عصر و زمانی بی معنا و باطل است.
خدای متعال در آیه 88 سوره توبه می فرمایند: "لَکِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُوْلَئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ"
اما پیغمبر و مؤمنانی که با او هستند، با مال و جان خود به جهاد میپردازند ( تا خدا را از خود خوشنود سازند و دین خدا را تعالی بخشند) . همه خوبی ها و نیکی ها ( هر خیر و برکت و خوبی که به نظرتان بیاید همه و همه ) از آن ایشان است ، و آنان بی شک و یقینا رستگارانند .
این نظر روشن حضرت احدیت است که: زمانی همه خیرات و برکات نصیب شما می شود که زندگیتان جهادی بشود، البته زندگی جهادی با امام حق نه خودسرانه و با اجتهاد شخصی؛ و این پیام بلند قرآن است و آسیب شناسی بزرگ دلیل تمام بدبختی ها و گرفتاری های مسلمین.
زندگی بدون مجاهدت و جهاد باعث دوری از خدا، ورود به کفر، حقارت و نفهمی می شود، که کلام مبارک خدای متعال در آیات مبارکه 87 و 93 سوره توبه توضیح همین مطلب است
حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و آخرین حجّت الهی در سحرگاه نیمه شعبان سال 255 (ه. ق) چشم به جهان گشودند و احتمال اینکه این شب مبارک شب قدر باشد، وجود دارد؛ چنانکه امام صادقعلیه السلامدر ابن باره فرمود: همانطور که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا کرد.
امام باقر علیه السلام فرمودند:
شب نیمهی شعبان بعد از لیله القدر، برترین شبهاست.خداوند در آن شب فضل خود را به بندگان عطا میفرماید و ایشان را به کرم خویش میآمرزد.
پس در تقرب جستن به سوی خدای تعالی کوشش کنید زیرا خداوند به ذات مقدسش قسم یاد فرموده است که هیچ سائلی را در آن شب از درگاه خود دست خالی برنگرداند مادامی که خواستهی او معصیت نباشد و خداوند آن شب را به ما اختصاص داده است. پس در دعا و ثنا بر خدای تعالی در آن شب کوشش نمایید. (مفاتیح الجنان)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
در شب نیمهی شعبان روزیها تقسیم میشود و عمر مردم معین میگردد و روندگان به حج نامشان نوشته میشود و خدای تعالی در خلق خود افراد بیشماری را میآمرزد.(مفاتیح الجنان)
دعای شب نیمهی شعبان
هر کس در شب نیمهی شعبان 21 مرتبه این دعا را مابین نماز مغرب و عشاء، قبل از آنکه سخنی بگوید بخواند، تا شب نیمهی شعبان سال بعد به فرمان خدا، هیچ مکروهی به او نرسد و اگر عمر او تمام شده باشد، خداوند عمر دوباره به او کرامت فرماید :
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم انک علیم حلیم ذو اناة و لا طاقة لنا بحکمک یا الله یا الله یا الله، الامان الامان الامان من الطاعون و الوباء و موت الفجأة و سوء القضاء و شماتة الاعداء، ربنا اکشف عنّا العذاب انا موقنون برحمتک یا ارحم الراحمین.
(از کتاب عنوان الکلام مرحوم ملا محمدباقر فشارکی ص 210)
قرائت قرآن در شب نیمهی شعبان
هر کس در شب نیمهی شعبان سه مرتبه سورهی یاسین را بخواند، مرتبهی اول به نیت طول عمر، مرتبهی دوم به نیت توانگری و مرتبهی سوم به نیت دفع بلیات، در آن سال از آفات و فقر در امان میماند و عمر او طولانی میگردد. پس از تمام کردن سوره در هر مرتبه دعای زیر را با تضرّع بخواند:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم یا ذَالمنِّ لا یُمَنُّ علیک یا ذالطَّولِ لا اله الا انت، انت ظهرُ اللاجین و جارُ المستجیرین و امان الخائفین اِن کُنتُ شقیّاً محروماً مُقْتِراً فی الرزق، فامحُ فی امِّ الکتاب شقاوتی و حرمانی و اقتارِ رزقی و اثبتنی عندک مرزوقاً موفِّقاً للخیراتِ، فانک قُلتَ فی کتابکَ المنزل یمحواللهُ ما یشاءُ و عندهُ امُّ الکتابِ.
زیارت حضرت امام حسین علیه السلام در شب نیمهی شعبان
باید دانست که زیارت حضرت سیدالشهداء علیهالسلام در شب نیمهی شعبان بسیار سفارش شده است و سادهترین زیارت که میتوان در همه وقت آن حضرت را به آن زیارت نمود آن است که سه مرتبه بگویی:
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
و یا اینکه بگویی:
السلام علیک یا اباعبدالله السلام علیک و رحمة الله و برکاته
که خداوند سلام تو را به آن حضرت میرساند.
روز نیمهی شعبان
روز نیمهی شعبان که روز میلاد باسعادت حضرت آقا امام زمان حضرت حجة ابن الحسن العسکری عجل تعالی فرجه الشریف نیز است و بسیار شایسته است زیارت آن حضرت و دعا کردن بر فرج آن حضرت و درخواست از خداوند برای تعجیل در ظهور آن بزرگوار.
چگونگی دعا کردن بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
اول: از خداوند بخواهیم که در فرج آن حضرت تعجیل کند مثل اینکه بگوییم:
اللهم عجل لولیک الفرج یا بگوییم اللهم عجل فرج ولیک
دوم: اگر کسی برای ظهور و فرج آن بزرگوار دعا کرد آمین بگوییم.
سوم: از خداوند بخواهیم که فرج آل محمد را نزدیک گرداند.
چهارم: فرج و گشایش در امر همهی مؤمنین را از خداوند بخواهیم.
پنجم: از خداوند درخواست کنیم که اسباب و مقدمات ظهور آن حضرت را فراهم کند.
ششم: از خداوند بخواهیم که گناهانی که سبب به تأخیر افتادن فرج آن حضرت شده است را بیامرزد.
هفتم: نابودی دشمنان آن حضرت را از خداوند بخواهیم.
هشتم: از خداوند بخواهیم تا با ظهور امام زمان علیه السلام قلب آن حضرت و قلب مقدس حضرت سیدالشهداء و قلوب مؤمنین را شفا دهد:
یا رب الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه
یا رب الحجة اشف صدر الحجة بظهور الحجة
یا رب المؤمنین اشف صدور المؤمنین بظهور الحجة
شب نیمه شعبان
شب نیمه شعبان، شب بسیار مبارکى است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در حدیثی فرمود: در نیمه شعبان اجلها نوشته و ارزاق قسمت می شود و خدای عزّ وجلّ در این شب بیش از موهای بزهای قبیله بنیکلب، بندگانش را میآمرزد و فرشتگان را به آسمان دنیا و از آنجا به زمین نازل میکند و در این نزول ابتدا در مکه فرود میآیند.
از امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که از امام محمدباقرعلیه السلام در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد؛ امام فرمود آن شب بعد از لیله القدر افضل شبها است. در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا مىفرماید و ایشان را به مَنّ و کَرَم خویش مىآمرزد. پس سعى و کوشش کنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب، که آن شبى است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود که سائلى را از درگاه خود تا زمانی که مطلب گناهی را درخواست نکند؛ دست خالى برنگرداند.
امام صادق علیه السلام نیز درباره رابطه شب قدر و نیمه شعبان فرمود: «همانطور که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا کرد».
اعمال شب نیمه شعبان
براى شب نیمه شعبان چند عمل وارد شده است:
1- غسل، که باعث تخفیف گناهان مىشود.
2- احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار. و در روایت است که هر کس این شب را احیا دارد؛ نمیرد دل او در روزى که دلها بمیرند.
3- زیارت امام حسین علیه السلام است که افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهان است و هر کس بخواهد با او مصافحه کند روح 124هزار پیغمبر زیارت کند آن حضرت را در این شب، اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است که به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر کند پس سر به جانب آسمان بلند کند و زیارت کند آن حضرت را به این کلمات: “اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ.” و هر کس در هر کجا باشد در هر وقت که آن حضرت را به این کیفیت زیارت کند امید است که ثواب حجّ و عُمره براى او نوشته شود.
4- صلوات هر روز را که در وقت زوال وارد شده خوانده شود.
5- دعاى کمیل را که در این شب وارد شده است، خوانده شود.
6- هر یک از اذکار “سُبْحانَ اللّهِ” ، “الْحَمْدُلِلّهِ” ، “اللّهُ اَکْبَرُ” وَ “لا اِلهَ اِلا اللّهُ” صد مرتبه گفته شود، تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.
7- نماز جناب جعفر به جا آورده شود.
8- شیخ در مصباح از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان روایت کرده که از مولاى خودم حضرت صادق علیه السلامپرسیدم که بهترین دعاها در این شب چیست؟ فرمود: پس از آن که بجا آوردى نماز عشا را، 2 رکعت نماز اقامه کن که در رکعت اول حمد و سُوره قُلْ یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود و در رکعت دوم حمد و سوره توحید خوانده شود. پس از سلام، تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها گفته شود. پس از آن این دعا خوانده شود:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَاءُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمّاتِ وَ اِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فىِ الْمُلِمّاتِ یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ وَ یا مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خَواطِرُ الاْوْهامِ وَ تَصَرُّفُ الْخَطَراتِ یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ الاْرَضینَ وَالسَّمواتِ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَمُتُّ اِلَیْکَ بِلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَیا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اجْعَلْنى فى هِذِهِ اللَّیْلَهِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ فَرَحِمْتَهُ وَ سَمِعْتَ دُعاَّئَهُ فَاَجَبْتَهُ وَ عَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ وَ تَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ وَ عَظیمِ جَریرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِکَ مِنْ ذُنُوبى وَ لَجَاْتُ اِلَیْکَ فى سَتْرِ عُیُوبى اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَىَّ بِکَرَمِکَ وَ فَضْلِکَ وَاحْطُطْ خَطایاىَ بِحِلْمِکَ وَ عَفْوِکَ وَ تَغَمَّدْنى فى هذِه اللَّیْلَهِ بِسابِغِ کَرامَتِکَ وَاجْعَلْنى فیها مِنْ اَوْلِیاَّئِکَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ لِطاعَتِکَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِکَ وَ جَعَلْتَهُمْ خالِصَتَکَ وَ صِفْوَتَکَ اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَ تَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ سَلِمَ فَنَعِمَ وَ فازَ فَغَنِمَ وَاکْفِنى شَرَّ ما اَسْلَفْتُ وَاعْصِمْنى مِنَ الاِْزدِیادِ فى مَعْصِیَتکَ وَ حَبِّبْ اِلَىَّ طاعَتَکَ وَ ما یُقَرِّبُنى مِنْکَ وَ یُزْلِفُنى عِنْدَکَ سَیِّدى اِلَیْکَ یَلْجَاءُ الْهارِبُ وَ مِنْکَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ وَ عَلى کَرَمِکَ یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَکَ بالتَّکَرُّمِ وَ اَنْتَ اَکْرَمُ الاْکْرَمینَ وَ اَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَکَ وَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنى ما رَجَوْتُ مِنْ کَرَمِکَ وَلا تُؤْیِسْنى مِنْ سابِغِ نِعَمِکَ وَلا تُخَیِّبْنى مِنْ جَزیلِ قِسَمِکَ فى هذِهِ اللَّیْلَهِ لاِهْلِ طاعَتِکَ وَاجْعَلْنى فى جُنَّهٍ مِنْ شِرارِ بَرِیَّتِکَ رَبِّ اِنْ لَمْ اَکُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِکَ فَاَنْتَ اَهْلُ الْکَرَمِ وَالْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَهِ وَ جُدْ عَلَىَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنّى بِکَ وَ تَحَقَّقَ رَجاَّئى لَکَ وَ عَلِقَتْ نَفْسى بِکَرَمِکَ فَاَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ وَ اَکْرَمُ الاْکْرَمینَ اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنى مِنْ کَرَمِکَ بِجَزیلِ قِسَمِکَ وَاَعُوذُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَاغْفِر لِىَ الَّذنْبَ الَّذى یَحْبِسُ عَلَىَّ الْخُلُقَ وَ یُضَیِّقُ عَلىَّ الرِّزْقَ حَتّى اَقُومَ بِصالِحِ رِضاکَ وَ اَنْعَمَ بِجَزیلِ عَطاَّئِکَ وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْماَّئِکَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِکَ وَ تَعَرَّضْتُ لِکَرَمِکَ وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِکَ مِنْ عُقُوبَتِکَ وَ بِحِلْمِکَ مِنْ غَضَبِکَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُکَ وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْکَ اَسْئَلُکَ بِکَ لابِشَىءٍهُوَ اَعْظَمُ مِنْکَ.
پس به سجده مى روى و 20 مرتبه یا رَبِّ ، 7 مرتبه یا اَللّهُ، 7 مرتبه لاحَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّهِ، 10 مرتبه ما شآءَ اللّهُ، 10 مرتبه لاقُوّهَ اِلاّ بِاللّهِ، و 10 مرتبه صلوات مى فرستى بر پیغمبر و آل او علیهم السلام و حاجت خود را از خدا بخواه. سوگند به خدا که اگر به سبب این عمل به عدد قطرات باران حاجت بخواهى هر آینه برساند به تو خداوند عزوجل آن حاجتها را به کَرَم عَمیم و فَضْل جَسیمِ خود.
اعمال روز نیمه شعبان
عید مولود شریف امام دوازدهم مَوْلانا وَ اِمامُنا الْمَهْدِىُّ حضرت حجّه بن الحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ است و مستحب است زیارت آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف در هر زمان و مکان و در هر جا و دعا براى تعجیل ظهور آن حضرت در هنگام زیارت و به خصوص تاکید شده به زیارت آن حضرت در سرداب سامراء، و ظهور آن حضرت و فرمانروائیش مسلم است و او است که زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه پر شده باشد از ستم و بیدادگری، ان شاالله
اسامى مقدّس حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف در کتب مذهبى ادیان
اسامى مقدّس حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف در کتب مذهبى اهل ادیان قسمتى از اسامى مبارک آن حضرت را که با الفاظ مختلفى در بسیارى از کتب مذهبى اهل ادیان و ملل مختلف جهان آمده است، از نظر مى گذرانیم.
1 ـ «صاحب» در صحف ابراهیم (علیه السلام)
2 ـ «قائم» در زبور سیزدهم
3 ـ «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم
4 ـ «ماشیع» (مهدى بزرگ) در تورات عبرانى
5 ـ «مهمید آخر» در انجیل
6 ـ «سروش ایزد» در زمزم زرتشت
7 ـ «بهرام» در ابستاق زند و پازند
8 ـ «بنده یزدان» هم در زند و پازند
9 ـ «لند بطاوا» در هزار نامه هندیان
10 ـ «شماخیل» در ارماطس
11 ـ «خوراند» در جاویدان
12 ـ «خجسته» (احمد) در کندرال فرنگیان
13 ـ «خسرو» در کتاب مجوس
14 ـ «میزان الحق» در کتاب اثرى پیغمبر
15 ـ «پرویز» در کتاب برزین آذر فارسیان
16 ـ «فردوس اکبر» در کتاب قبروس رومیان
17 ـ «کلمةف الحقّ» در صحیفه آسمانى
18 ـ «لفسانف صدق» هم در صحیفه آسمانى
19 ـ «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال
20 ـ «بقیة اللّه» در کتاب دوهر
21 ـ «قاطع» در کتاب قنطره
22 ـ «منصور» در کتاب دید براهمه
23 ـ «ایستاده» (قائم) در کتاب شاکمونى
24 ـ «ویشنو» در کتاب ریگ ودا
25 ـ «فرخنده» (محمّد) در کتاب وشن جوک
26 ـ «راهنما» (هادى و مهدى) در کتاب پاتیکل
27 ـ «پسر انسان» در عهد جدید (اناجیل و ملحقات آن)
28 ـ «سوشیانس» در کتاب زند و هومو من یسن، از کتب زردتشیان
29 ـ در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانویه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ایزد» آمده که باید در آخر الزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد
30 ـ «فیروز» (منصور) در کتاب شعیاى پیامبر.
علاوه بر این ها اسامى دیگرى نیز براى حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف در کتب مقدّسه اهل ادیان ذکر شده است. اسامى مقدّسى چون: «صاحب، قائم، قاطع، منصور و بقیة اللّه» که در کتب مذهبى ملل مختلف آمده است، از القاب خاصّ وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن العسکرى ( عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف ) است که در بیشتر روایات اسلامى، به آنها تصریح شده و ائمّه معصومین علیهم السلام در اکثر روایات، از آن حضرت به عنوان «صاحب»، «قائم» و «بقیة اللّه» یاد کرده اند. و این خود بیانگر این واقعیّت است که موعود همه امّتها و ملّتها همان وجود مقدّس منتظر غایب، حضرت حجّت بن الحسن العسکرى عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
با تشکر از سایت موعود