*از جمله مراجع تقلیدی که فتوا به جواز ازدواج موقّت با دختر باکره - حتی بدون اجازه پدرش - داده اند، میتوان به مرحوم آیت الله سیّد محمود شاهردی؛ مرحوم آیت الله سیّد محمّدرضا گلپایگانی؛ و آیت الله سیّد صادق روحانی – یکی از مراجع عصر حاضر- اشاره کرد، که میفرماید:
«دختری که به حدّ بلوغ رسیده، و رشیده (= دارای رشد عقلی) است، یعنی مصلحت خود را تشخیص میدهد؛ اگر بخواهد شوهر کند (چه موقت، چه دائم)، لازم نیست از پدر یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد؛ چه دختر باکره باشد یا نباشد» (توضیح المسائل آیت الله سیّد صادق روحانی، مسأل? 2373).
حتی مراجع تقلیدی که قائل به این شده اند که اذن پدر لازمست، اغلب این حکم را درقالب «احتیاط واجب» بیان داشته اند، که در حکم فتوا نیست و میتوان از مرجعی که آنرا جایز میداند در این مسأله تقلید کرد. مضافاً اینکه، آنها نیز در مسأله بعد از همین مسأله (توضیح المسائل، شرایط عقد)، تصریح می کنند که اگر دختر، به سختی و حَرَج (بر اثر فشار غریزه جنسی) افتاده باشد و پدر اجازه ندهد، باز هم دختر میتواند بدون اجازه پدرش با پسری که کـُفو (هم شأن) او است، ازدواج موقت یا دائم کند.
اکثریّت فقهاء اخباری شیعه نیز، ازدواج موقّت(مُتع?) دختر باکره – بدون اجازه پدر- را به حکم روایات مُستفیضه(متعدّد و یقین آور) از ائمّه اطهار(ع)، جایز دانسته اند؛ مانند مرحوم علاّمه محمّد تقی مجلسی اوّل، در رَوضَة المُتّقین (8/ 481 و 482 و505) و رساله احکام فارسی (یک دوره فقه کامل فارسى، انتشارات فراهانی، ص146)؛ و نیز فرزند گرامی وی علاّمه محمّد باقر مجلسی دوّم، در مَلاذ الأخیار (ج12/ ص38)، که همو در رساله ای فارسی نوشته است: «...و أیضاً (همچنین)، ظاهر بسیارى از اخبار و قول اکثر اصحاب (شیعه) آنست که در باکره عاقله بالغه، رضاى دختر کافى است...» (بیست و پنج رساله فارسى، علاّمه محمّد باقر مجلسی، ش24: رساله صِیَغ عقود نِکاح، ص 540)؛ ونیز مانند جناب شیخ حُرّ عامِلی در وسائل الشّیعة (چاپ ربّانی، ج7/ ص457-460/ باب 11 از ابواب متعه)، و مرحوم مُحدِّث نوری در مُستدرَک الوسائل (14/ 459/ باب دهم از ابواب متعه) و...
آیت الله سیّد صادق روحانی، در«فقه الصّادق(ع)» (ج21/ص152 تا 162) نظرات فقهاء اصولی قدیم شیعه را نیز نقل نموده است؛ از آنجمله مینویسد که شیخ طوسی (أعلم فقهاء شیعه، فوت:460ق) در تهذیب الأحکام(7/254و255) و استبصار(3/145)؛ محقق حِلّی(ف676ق) در کتاب شرایع الإسلام؛ علاّمه حِلّی (ف726ق) در دو کتاب قواعد الأحکام و تبصِرَة المتعلِّمین؛ و شهید ثانی(ف966ق) درمَسالِک الافهام؛ و بلکه مشهور فقهاءِ قدیم شیعه – چه اصولی و چه اخباری – فتوا به استقلال دختر باکره در تصمیم گیری برای ازدواج موقت با پسر مورد علاقه خودش داده اند؛ و حتی سیّد مرتضی(استاد شیخ طوسی؛ فوت:436ق) در دو کتاب الإنتصار و مسائل ناصریّات، ادّعای اِجماع (= اتفاق نظر همگی فقهاء شیعه) بر این فتوا را نموده و دلیل آن را این قاعده فقهی میداند:«النّاسُ مُسَلـَّطونَ عَلیه أَنفـُسِهِم» (=تمام انسانها بر خودشان مسلّط و صاحِب اختیارهستند)؛ یعنی دختر باکره عاقله نیز یک انسان است و صاحِب اختیار امور خود میباشد...].