اگر در برادر خود عیب می بینی، آن عیب در توست که در او می بینی،
عالم همچون آئینه است، نقش خودرا درو می بینی که اَلْمُوْمِنُ مِرآة الْمُوْمِنِ
آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آنچه از او می رنجی از خود می رنجی.
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه ای که آب خورد.
خودرا در آب می دید و می رمید. او می پنداشت که از دیگری می رمد. نمی دانست که از خود می رمد.
همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و حرص و بی رحمی و کبر چون در توست، نمی رنجی،
چون آن را در دیگری می بینی، می رمی و می رنجی.
(فیه مافیه)