سید بن طاووس اعلی الله مقامه می فرماید: در سرداب مقدس سامراء حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم که رو به قبله نشسته و با خدا اینگونه مناجات می کنند: «الَّلهُمَّ إنَّ شِیعَتَنا مِنََّا خُلِقُوا مِن فاضِلِ طِینَتِنا و عُجِنُوا بِماءِ ولایَتِنَا» یعنی: خدایا شیعیان ما ازما هستند، از زیادی گل ما خلق شده اند، گلشان با آب ولایت ما عجین شده است بعد حضرت در ادامه، جمله عجیبی فرمودند: «اللهمَّ اغفِر لَهُم مِنَ الذُّنُوبِ مَا فَعَلُوهُ اتِّکالاً عَلَى حُبِّنَا وَ وِلائِنَا یَومَ القِیامَةِ و لا تُؤاخِذهُم بِمَا اقتَرَفُوهُ مِنَ السَّیِئاتِ إکراماً لَنا وَ لا تُقاصِهِم یومَ القیامَة مُقابلَ أعدائِنا فَإن خففَت موازینهم فثَقِّلها بفاضِل حَسناتنا» ای خالق من! آنان به اتکای محبت ما گناه می کنند، برای اینکه شیعیان مرا در آتشت نسوزانی، بیا از حسنات مهدی بردار، بروی حسنات آنها بگذار تا دوستان و شیعیان ما در آتش عذاب نسوزند
محبت، آتشی بر جانم افروخت که تا صبح قیامت بایدم سوخت
چو بیرون آری از آبش، بمیرد محبت را ز ماهی باید آموخت
خدا مرا ز غم عشق تو جدا نکند مرا جدا ز غم عشق تو خدا نکند
گرانبهاست غم عشق یوسف زهرا خدا به هر دل نا قابلی عطا نکند
چه می شود به گدا وعده وصال دهی اگر چه وعده خوبان گهی وفا نکند
دعا برای فرج، خود ز ما طلب کردی چرا حبیب به محبوب خود دعا نکند؟
منم گدای تو و دست من به دامانت کریم، رد ز در خانه اش، گدا نکند