فصل بهار گریه و فصل محرم است
فصل حسین، فصل عزا، فصل ماتم است
اینک دل شکسته و اندوهبار من
دل نیست، آشیانهی اندوه عالم است
ای آبروی مکتب اسلام، ای حسین
بعد از تو آسمان و زمین هالهی غم است
در سوز سوزناک تو ای پاکتر ز آب
دریا اگر که گریه کنم، باز هم کم است
آن ماجرای سرخ که تو آفریدهای
زیباترین حماسهی تاریخ آدم است
زخمی که لب گشود چو گل روی سینهات
زیباتر از تمامی گلهای عالم است
بر زخمهای تازهی ما در نبرد عشق
آن دستهای مرحمتآمیز مرهم است
چشم انتظار لحظهی سرخ شهادتم
بی تو بهشت نیز برایم جهنم است
باید قدم گذاشت به بام بلند عرش
اکنون که نردبان شهادت فراهم است
جانا دم سپردن جان بر سرم بیا
جانم به پیشواز تو قربان مقدم است
سید عبدالله حسینی