الهی! عَلَمی که افراشتی، نگونسار مکن، و چون در آخر عفو خواهی کرد، در اول شرمسار مکن.
الهی! اگر تو مرا به جرم من بگیری، من تو را به کرم تو بگیرم، و کرم تو از جرم من بیش است.
الهی! گر پرسی، حجّت نداریم، و اگر بسنجی، بضاعت نداریم، و اگر بسوزی طاقت نداریم.
الهی! اگر دوستی نکردم، دشمنی هم نکردم، اگر بر گناه مصرّم، اما بر یگانگی تو مُقرّم.
الهی! بیزارم از آن طاعتی که مرا به عُجب آرد، و بنده آن معصیتم که مرا به عذر آورد.
الهی! از پیش خطر و از پس راهم نیست؛ دستم گیر که جز تو پناهم نیست.
الهی! هر که را عقل دادی، چه ندادی؟ و هر که را عقل ندادی، چه دادی؟
الهی! هر روز که بر میآید، ناکسترم، و چنان که پیش میروم، واپسترم!
الهی! با صنع تو هر مورچهرازی دارد با شوق تو هر سوخته نازی دارد
الهی! چون توانستم، ندانستم، و چونکه دانستم، نتوانستم.
الهی! دانایی ده که از راه نیافتم، و بینایی ده که در چاه نیافتم.
الهی! تو بساز که دیگران ندانند، و تو نواز که دیگران نتوانند.
الهی! چون حاضری چه جویم، و چون ناظری چه گویم؟
الهی! ترسانم از بدی خود؛ بیامرز مرا به خوبی خود.
الهی! میبینی و میدانی، و برآوردن، میتوانی.
ای خالق ذوالجلال، نومید مکن آن را که به درگهت نیازی دارد...