حضرت امیرالمومنین علیه السلام: خدایت رحمت کند آیا برای درد گناه دارویی آوردهای؟
طبیب: مگر گناه درد یا بیماری است؟!
حضرت امیرعلیه السلام: آری گناه، بیماری است و مردم را به زحمت انداخته است .
بلی از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو چون وارد شدی مقداری از ریشه درخت نیت و دانههای پشیمانی و قدری از درخت توبه و تخم ورع و میوه فهم و اندوه از شاخههای یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقداری هم از ساقههای انابه و زهر برگردان تواضع گرفته همه را با حواس جمع و با دلی متوجه و فهمی سرشار، با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان طشت تحقیق میریزی و با آب چشمانت شستشو میدهی و آنگاه تمام را در میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق میجوشانی، آنقدر تا مواد زائد در جوش جدا شده و عصاره و خامه حکمت بدست آید، سپس آن را گرفته در بشقاب رضا و تسلیم ریخته و باد نفخ و نسیم استغفار بر آن میدمی تا بیشتر از آنکه فاسد شده، خنک شود و این برایت گوارا میشود آنگاه در جایی که آدمی نباشد و جز خدا کسی ترا نبیند مینوشی؛ این است داروئی که درد گناهان را ساکت و جراحات معصیت را التیام میبخشد چنانچه اثری از آن باقی نمیماند.
(یافعی در روضالریاض ص 42)