دغدغه اصلی و جدی و آرزوی هر مومن صالحی یک چیز است: حاکمیت خدا؛ یعنی بازار خدا پر رونق و پرمشتری باشد و حرف حرف خدا باشد، حکم حکم خدا باشد، و در مقابل، نباید خدا معصیت بشود، نباید دشمنان خدا میدان داری کنند، همین.
فرق امام با بنی صدرها و رجوی ها و سایر مبارزین عاقبت بخیر نشده قبل از انقلاب این بود که امام می خواست شاه برود تا دین خدا حاکم و احکام خدا اجرا شود ولی آن دیگران می خواستند شاه برود و آنها بیایند.
و من فرقی نمی بینم بین رجوی ها و کسانی که الان برای رای آوردن و جلب نظر مردم روی فلان حکم خدا ان قلت می آورند. تعدد زوجات که حکم خداست در سریال های تلویزیونی ما، خیانت خوانده می شود و العیاذ بالله از زنا بدتر قلمداد می گردد یا فلان مسوولی که الان در یکی از پست های حساس نظام تکیه زده، وانمود می کند مخالف عقد موقت است؛ حکم قصاص با ان قلت ها و مصلحت سنجی های روشنفکرانه مورد حمله واقع می شود و قس علی هذا.
کسی که دغدغه اصلی و جدی اش حاکمیت احکام خداست، صالح و خالص است، حق محور است و نه خود محور و حزب محور، در جهت کسب علم و دانش تلاش می کند، شجاع است و چاپلوسی نمی کند. از هر فرصتی برای تبیین و تبلیغ احکام الهی استفاده می کند نه مطرح کردن خودش، آمر به معروف و ناهی از منکر است، حرمت و احترام علمای دین و متدینین را نگه می دارد و آنها را بر خود مقدم می دارد، در جهت وحدت و همدلی امت اسلامی می کوشد، در هیچ مساله ای بی تفاوت و خنثی نیست، ولایی و ولایت پذیر است، حسادت، عشق به مال و مقام در وجودش روز به روز کم رنگتر می شود...