- امت جز با وجود امام، شکل نمیگیرد. شرط تشکیل امت واحده اسلامی، امام است.
- شرط اصلی وحدت و برادری، امام است.
- در سایه امام، امنیت فردی و اجتماعی تامین میشود.
- عدالت اجتماعی در جامعه ولایی و با امام محقق میشود.
- منظور از امام، امام زنده و حاضر است. چه بسا منافقان سینه چاکی که پیروان سرسخت امام فقید و دشمنان امام حاضرند.
- کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است: «عَنِ النَّبیِّ صلی الله علبه و آله و سلم، قالَ:«مَنْ ماتَ وَ لَمْ َعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً»(34)
- شرط رستگاری و گمراه نشدن امت اسلامی، تمسک به قرآن و عترت توامان است؛ قال رسول الله صلى الله علیه و آله: «انى تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتىما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدى ابدا.»(35)
- امام کارها را آسان و تکالیف را روشن میکند. به جای اینکه هرکس، شبانه روز در تلاش باشد تا بفهمد تکلیف شرعی او چیست، چکونه، چه هنگام، چه اقدامی انجام دهد، امام تکلیفها را مشخص میکند.
- اسلام منهای امام، اسلام آمریکایی است و با جاهلیت توفیری ندارد. حقیقت اسلام فقط با وجود امام بروز و ظهور پیدا میکند.
- اسلام منهای رهبر الهی واحد ( امام)، آرزو و خواسته کفار است.
- امام نباشد همه نعمتها هدر است.
- کارهای بزرگ در جامعه ولایی و با امام محقق میشود.
- نیروها و استعدادهای متفرق با وجود امام، همگرا شده، هم افزایی پیدا کرده و جهت صحیح و الهی به خود میگیرند.
- چنانچه روى زمین دو تن باشند یکى باید امام باشد(36)
- امامت به معنی ولایت، اوج مفهوم امامت است
- مساله حکومت یکی از شاخه های کوچک امامت است
به فرموده مرحوم حرانی در مقدمه اثر شریفش تحف العقول: فالسعید من وفقه الله لاتباعهم والاخذ عنهم والقبول منهم و الشقی من خالفهم و اتخذ من دونهم ولیجه و ترک امرهم رغبه عنه اذ کانوا العروه الوثقی و حبل الله الذی امرنا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بالاعتصام والتمسک به و سفینه النجاه و ولاه الامر الذین فرض الله طاعتهم...
خداوند به همه ما توفیق دهد از حضیض ذلت خودخواهی و خودمحوری به اوج کمال بندگی، خدامحوری و انقطاع الی الله برسیم؛ از خود ناقصمان ناامید و به تفضل و کرامت حضرت ارحم الراحمین امیدوار باشیم. به قول حافظ:
«گر عقل و فضل بینی بی معرفت نشینی یک نکتهات بگویم: خود را مبین که رستی»
خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. ترجمه عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص: 600
2. بحارالانوار، ج 71، ص 173
3. تفسیر نمونه، ج2، ص: 646
4. شرح غررالحکم،ج3، صفحه 332
5. غررالحکم حدیث 6350
6. صحیفه نور ـ ج 13 - ص 211
7. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 398
8. مستدرک الوسائل، ج 13، ص 258
9. بحار الأنوار، ج 75، ص 174
10. غررالحکم حدیث 11084
11. صحیفه نور ج 5 ص 144
12. نهج الفصاحه ح 111
13. بحارالانوار، ج 73، صفحه 294
14. صحیفه نور ج19 ص 7
15. تفسیرنور ج1 ص 189
16. صحیفه نور ج 2 ص 72
17. آیین انقلاب اسلامی، ص 119
18. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی. حکت 374
19. کافی ج 2 ص 164
20. پاینده،ابوالقاسم،نهجالفصاحه،حدیث 486،تهران،چاپ: چهارم، 1382
21. نهج البلاغه. ترجمه محمد دشتی. خطبه 192
22. صحیفه نور ج 118
23. صحیفه نور ج 7
24. صحیفه نور ج 8
25. امامت و رهبری ص70/ 71
26. پژوهشی درزندگی امام سجادعلیه السلام. نوشته حضرتآیت الله سیدعلی حسینی خامنه ای. - چاپ اول، اسفند 1361 . ناشر: حزب جمهوری اسلامی
27. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بخش امامت ( ترجمه جلد 23 تا 27بحار الأنوار ص 139) - تهران، چاپ: دوم، 1363ش.
28. کافی،ج2،کتاب الایمان والکفر، باب دعائم الاسلام ح 5
29. امام خمینی رحمه الله علیه (1368). چهل حدیث. نشر رجاء، چاپ دوم، ص 484
30. الخصال / ترجمهفهرى؛ج2 ؛ص726
31. غررالحکم. حدیث 3542
32. علامه طباطبایی رحمه االه علیه. شیعه در اسلام. ص 227
33. محمدحسین رخشاد. در محضر علامه طباطبایی، ص 98
34. وسائل الشیعه، ج 16، ص 246
35. بحار،ج 23،ص 106
36. الغیبة للنعمانی. ترجمه فهرى، ص157