قبولی اعمال و سلامت دین، دغدغه اصلی و همیشگی هر مومن(قسمت اول)
تذکر: "حدودا آذر ماه 1393که این مقاله را آماده کردم، برای استفاده عموم به دو نشریه فرستادم که به نظرم تا حالا منتشر نکرده اند و لذا برای استفاده مخاطبین عزیز در وبلاگ خودم منتشر می کنم. ان شاالله خدا قبول کند"
به عنوان مقدمه:
خطبه معروفی از پیامبر عظیم الشان اسلام نقل است که در آستانه ماه مبارک رمضان در خصوص فضایل این ماه ایراد فرمودند، در اثنای این خطبه"امیر المؤمنین علیه السّلام فرمودند: من برخاستم و گفتم: یا رسول اللَّه! با فضیلتترین کار در این ماه چیست؟ حضرت فرمودند: یا ابا الحسن! افضل اعمال در این ماه، پرهیز از محرّمات الهى است، و سپس گریستند، عرض کردم یا رسول اللَّه! چه چیز باعث گریه شما شد؟! حضرت فرمودند: یا علىّ! بخاطر آن عملى که در این ماه نسبت به تو خواهد شد گریه میکنم، گویا تو را میبینم که مشغول نماز هستى و شقىترین افراد بشر، برادر و هم مسلک کسى که ناقه ثمود را از پا در آورد، برخاسته، و ضربهاى بر فرق سرت فرود مىآورد و محاسنت را [با خون] خضاب میکند، امیر المؤمنین علیه السّلام ادامه دادند: عرض کردم: یا رسول اللَّه! در این حال دینم سالم است؟ فرمودند: بله دینت سالم است."(1)دغدغه و نگرانی اصلی حضرت امیرالمونین علیه السلام سلامت دین است و نه چیز دیگر و این پیامی است روشن برای همه مومنین که در همه حال دغدغه، نگرانی و همشان بر سلامت دینشان باشد و لاغیر.
کلام زیبا و تاثیرگذاری از مرحوم حضرت علامه طباطبایی نقل است که فرموده اند: «ما کاری مهمتر از خودسازی نداریم؛ ما ابد در پیش داریم، هستیم که هستیم...» یک مسلمان متعهد با همین باور، در همه اعمال و رفتارش و در سبک زندگیاش، دغدغه اصلیش قبولی اعمال او در محضر حضرت احدیت است؛ چنانچه حضرت امیرالمومنین علی علیه السّلام می فرمایند: «کُونُوا عَلی قَبُول الْعَمَلِ اَشَدَّ عِنایهً مِنکُم عَلَی الْعَمَل» (2) به قبولی عمل، بیش از اصل عمل توجّه داشته باشید.
در یک دید کلی از منظر قرآن، تنها عمل مقبول "عمل صالح" است و مومنین خوش کردار، بهترین اهل عالمند: «ان الذین امنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیرالبریه» (سوره بینه/7) که حیات طیبه برای چنین انسانهایی است: «من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیوه طیبه» (سوره نحل/97)"هر کس از زن و مرد در حالی که مومن باشد عمل صالح انجام دهد، قطعا او را به حیات طیبه و زندگی پاکیزه میگردانیم" و عمل صالح دو مبنا دارد: علم و ایمان؛ یعنی هر عملی که از روی علم و آگاهی و همچنین بر اساس باور و اعتقاد قلبی انجام شود عمل صالح است.
هدف از این نوشتار مطرح کردن دو اصل بسیار مهم در قبولی اعمال که به اعتقاد نویسنده کمتر به آنها پرداخته شده است یعنی "تربیت اجتماعی" و "امام" است که انشاالله بیشتر و مبسوط تر توسط اهل علم و نظر با رویکردی نوین و متناسب با نیاز امروز جامعه اسلامی ما مورد بحث و بررسی قرار گیرد. البته لازم است قبلا برخی معیارهای قبولی اعمال که بیشتر در نوشتهها و گفتهها مطرح شده و مخاطب با آنها آشناتر است، نیز مورد اشاره قرار گیرد:
اسلام: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ» (سوره آلعمران/ 85)
"و هر کس جز اسلام دینى بطلبد هرگز از او پذیرفته نمىشود و او در آخرت از زیانکاران است."
امروزجزآیین اسلام از هیچکس پذیرفته نیست و در عین احترام به همه ادیان الهى، برنامه امروز، اسلام است. همانگونه که دانشجویان دوره دکترا در عین احترام به تمام دروسى که در مقاطع مختلف تحصیلى مانند ابتدایى، راهنمایى، دبیرستان و دوره لیسانس خواندهاند تنها درسى را که باید دنبال کنند همان دروس سطح بالاى مقطع نهایى خودشان است و پرداختن به غیر از آن جز زیان و خسران چیزى نخواهد داشت(3)
*در مقابل اسلام، همه ادیان و مکاتب دیگر قرار دارند.
علم: علم در منظر دینی ما منتج به اخلاص میشود: قال علی علیه السلام: «ثمره العلم إخلاص العمل»(4)"اخلاص عمل، ثمره و میوه علم است"و منظور علمی است که فهم ایجاد کند، معرفت افزا و بصیرت زا باشد و علمی که اینگونه نباشد و اصلاح نکند، گمراهی است: امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: «علم لا یصلحک ضلال»(5)و علم بیتهذیب ارزشی ندارد «اگر تهذیب در کار نباشد، علم توحید هم به درد نمیخورد. “العلم هوالحجاب الاکبر” هرچه انباشته تر بشود علم ، حتی توحید که بالاترین علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مهذب نباشد، از خدای تبارک و تعالی دورتر میکند.»(6)و لذاتنها بندگان عالم و دانای خداوند در مقابل خدایشان خاشعند: «...انما یخشی الله من عباده العلماء»(سوره فاطر/28) ودر کلام حضرات معصومین علیهم السلام مرکب قلم دانشمندان از خون شهیدان برتر دانسته شده است؛ امام صادق علیه السلام میفرمایند: «اذا کان یوم القیامة جمع اللّه عزّ و جلّ النّاس فی صعیدٍ واحدٍ و وضعت الموازین فتوزن دماء الشّهداء مع مداد العلماء فیرجح مداد العلماء علی دماء الشّهداء» (7)"آنگاه که روز رستاخیز شود، خدای بزرگ همگان را در یک سرزمین گرد آورد و ترازوهای ارزش سنج در پیش نهد. چون خونهای شهیدان با مرکب قلم دانشمندان به سنجش آید، مرکب قلم دانشمندان بر خونهای شهیدان برتری یابد."
ویا پیامبر عظیم الشان اسلام، استواری و استحکام دین و زیبایی زندگی را در سایه سار قلم میسر میدانند:
«... القلم من اللّه نعمة عظیمة ولولا القلم لم یستقم الملک و الدّین و لم یکن عیش صالح» (8)"قلم نعمت بزرگ پروردگار استو اگر قلم نبود، سیاست و دیانتی استوار نمیشد و زیستن خوشی در روزگار نبود."
رفتارعلمی، زیربنای سبک زندگی و رفتار دینی و اسلامی است؛ عمل غیر عالمانه در اسلام ممنوع است: «ولا تقف ما لیس لک به العلم»(سوره اسراء/36) چرا که زندگی بدون تعقل، آگاهی و علم، زندگی آلوده و پلیدی است: «...ویجعل الرجس علی الذین لایعقلون»(سوره یونس/100) و بدترین جنبندگان در نزد خدای متعال، کسانی هستند که از عقلشان استفاده نمی کنند: «ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لا یعقلون»(سوره انفال/22) و «هیچ عملی قبول نمیشود، مگر اینکه با معرفت و شناخت همراه باشد و هیچ معرفتی قبول نمیشود، مگر اینکه با عملی همراه باشد، کسی که معرفت داشته باشد، معرفت، او را به سمت عمل هدایت میکند و کسی که تهی از معرفت باشد، هیچ عملی برای او نیست»(9)
در فرهنگ اسلامی، موضوعی با عنوان حجت یا حجیت مطرح است؛ یعنی هر مسلمانی برای هر تصمیم و رفتار خود، باید دلیل عقلی و شرعی داشته باشد تا بتواند در مقابل خدای متعال در روز بازپسین پاسخگو باشد. در دستورات و احکام دینی ما چنین آمده است: انسان در مواجهه با احکام شرعی خود یا باید مقلد باشد (از شخصی عادلی که عالمترین باشد تقلید کند) یا مجتهد باشد (به درجهای از علم برسد که بتواند وظیفه خود را از متون و روح دین استنباط کند) و یا محتاط باشد (که حالتی است بین اجتهاد و تقلید که شخص، احکام صریح و عمومی را میداند و در احکامی که محل اختلاف است بنا به شرایطی که دراحکام آمده است به احتیاط عمل میکند مثلا اگر برخی علما حکمی واجب و برخی دیگر همان حکم را مستحب دانستهاند، شخص محتاط احتیاطا باید به آن حکم به عنوان واجب عمل نماید) به معنای دیگر هر انسان مسلمان در هر اقدام و در هر اتخاذ تصمیمی، مکلف است عالمانه و مبتنی بر شرع مقدس اسلام تصمیم گرفته و اقدام نمایدو آنجا که اطمینان علمی پیدا نکرد، احتیاط نماید. ناگفته پیداست تعمیم و نهادینه شدن این تکلیف شرعی، باعث میشود فضای منطقی، معنوی، دینی و علمی در سطح عمومی جامعه حاکم شده و اقدامات احساسی،بیمبنا و غیرمنطقی از جامعه رخت بربسته و انضباط و تعهد اجتماعی، نشاط، آرامش، پویایی و تعالی جای آن را خواهد گرفت و بدینسان در گرو علم، اعمال پاک و خالص میگردد.
*در مقابل علم، جهل و نادانی قرار دارد.
ادامه دارد...